دانلود و تماشای آنلاین فیلم سینمایی ژن خوک سعید سهیلی
فیلم سینمایی ژن خوک داستان دو زندانی به نام های عماد گربه و آقا رضا است. آقا رضا از طرف روزبه، یکی از آقازاده ها در مقابل گرفتن مبلغی کلان مامور می شود تا عماد را از زندان فراری دهد. روزبه می خواهد سر عماد را که حاصل ازدواج صیغه ای پدرش است زیر آب کند تا ارث پدر به او نرسد...

نقد و بررسی فیلم ژن خوک
قصه از جایی شروع میشود که مم باقر، شوهر خواهر رضا، به ملاقات او در زندان میآید و مشخصات فردی به نام عماد گربه را میدهد که تولدش حاصل صیغهی موقت یک حاجی پولدار و کله گنده و زنی است که مادر عماد بوده است. حال حاجی در روزهای آخر عمرش دچار عذاب وجدان شده است و میخواهد پسر گم شده اش را پیدا کند و سهم الارثش را بدهد.
اما فرزندان دیگر حاجی یا همان ژنهای خوب میخواهند از شر برادر نا تنی خودشان خلاص شوند تا چیزی از ارثیه شان کم نشود. بدین ترتیب مم باقر از رضا میخواهد که عماد را فراری بدهد و یک میلیارد تومان از ژن خوب بگیرد.
رضا این کار را میکند، اما تصمیم میگیرد عماد را به جای برادرش به پدرش تحویل دهد، اما او در دام ژن خوب میافتد و معلوم میشود که عماد فقط یک طعمه بوده است و آنها در اصل به دنبال خود رضا بوده اند و پسر حاجی همین رضا است.
در تعقیب و گریز عماد و رضا از دست ژن خوب و دار و دسته اش، پدر عماد کشته میشود و خواهرش مورد تعرض قرار میگیرد. رضا بدین شکل تصمیم میگیرد انتقام آنها را از ژن خوب بگیرد و این کار راه هم میکند؛ و در انتها در گریز از دست پلیس مورد اصابت گلوله قرار میگیرد.
برای تماشای آنلاین ژن خوک اینجا کلیک کنید
انتخاب نام ژن خوک که بلادرنگ اصطلاح ژن خوب را به ذهن متبادر میکند در ابتدا این توقع را ایجاد میکند که با فیلمی دیگر مواجه هستیم دربارهی کلیشهی آقازادهها و رانتها و پولهای کثیف که این روزها در ادبیات سیاسی و ادبیات عامه و ادبیات نمایشی و طنز کشور بسیار رایج شده است.
اکثر این فیلمها هم آنقدر در نشان دادن زرق و برق زندگی این آقا زادهها میکوشند که بیشتر به تبلیغ این گونه از زندگی میپردازند. ژن خوک به این ورطه نمیافتد، اما آن هم در برخی حرفها و کلیشهها آنقدر زیاده روی میکند که تا توجیه و عادی سازی دزدی و خلاف به دلیل فقر پیش میرود.
منطق بسیاری از اتفاقات به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و هیچ تلاشی هم برای توجیه آن نمیشود. این که رضا و عماد چطور از زندان فرار میکنند و دست هایشان با دستبند به هم بسته است حتی در حد یک دیالوگ هم گفته نمیشود و از ویژگیهای شخصیتی این دو کاراکتر هم چیزی دستگیرمان نمیشود. دو نفری که یکی جیب بر قهاری است و دیگری ساقی مشروب، چگونه میتوانند به راحتی و بدون مشکل از زندان فرار کنند؟!
حتی آقای ژن خوب وقتی که پدرش هنوز هیچ ردی از فرزند گم شده اش ندارد و در میانهی فیلم هم جان به جان آفرین تسلیم میکند چه اصراری دارد که برادرش را پیدا کند و او را بکشد؟! و یا چطور ژن خوب به راحتی رد برادرش را میگیرد، اما پدرش نمیتواند این کار را بکند؟!
فیلم ساز آنقدر برای رسیدن به برخی سکانسها عجله دارد که فراموش میکند سیری منطقی را برای آن بچیند. ترکیب تصاویر رقص و از خود بی خودی در عروسی عماد با تصویر کشتن و تعرض به فاطی ایدهی جذابی برای کارگردان است که به هیچ وجه به فکرش خطور نمیکند که چطور انقدر ناگهانی عروسی عماد و ماهی بدون دخالت کسی سر میگیرد، اما به فکر مخاطب خطور میکند!
فیلم سعید سهیلی اگرچه از حیث لوکیشنهای متعدد و سکانسهای دشواری که دارد قابل تحسین است و مسعود سلامی هم قابهایی خوب و دیدنی را برای آن از کار در آورده است، اما در کلیت دچار اشکال است و تبدیل به فیلمی کامل و تبدیل به سینما نمیشود