شکست مافیای زباله یا بیپولی مردم

از گذشته طلای کثیف مینامندش؛ طلایی که هر روز مسیر جنوبیترین منطقه تهران را در پیش میگیرد و خود را به آرادکوه میرساند، البته نخالهها باید به سمت آبعلی برود. قصه زبالهگردها و کودکانی با کیسههای بزرگ پر از پلاستیک و کاغذ هر روز تکرار میشود.

به گزارش روزنامه شهروند، «بشیراحمد» بطری آبمعدنی و چند کاسه یکبار مصرف را درون کیسه بزرگ نارنجیرنگش میگذارد و میگوید: «مجبوریم. کار کثیفی است، اما ما عادت کردهایم. هر کدام از ما محله مشخصی دارد و کسی در کار دیگری دخالت نمیکند، اما ضایعاتجمعکنها که با پیمانکاران کار نمیکنند، دعوا راه میاندازند. چند روز پیش «حلیم» با یکی از آنها دعوا کرده بود. «حلیم» را زده بودند. زیر چشمش سیاه شده بود.»
از گذشته طلای کثیف مینامندش؛ طلایی که هر روز مسیر جنوبیترین منطقه تهران را در پیش میگیرد و خود را به آرادکوه میرساند، البته نخالهها باید به سمت آبعلی برود. قصه زبالهگردها و کودکانی با کیسههای بزرگ پر از پلاستیک و کاغذ هر روز تکرار میشود. روزهای آخر اردیبهشت بود که رضا عبدلی، مدیرعامل سازمان پسماند شهر تهران از کاهش یکهزار تنی پسماند در تهران خبر داد و دلیل این کاهش را بالا رفتن قیمت ارز و شرایط اقتصادی فعلی دانست: «بالا رفتن نرخ ارز تاثیرش را بر قیمتها گذاشته و در نهایت شهروندان سنجیدهتر و به اندازه نیاز خرید میکنند.»
تولید زباله سه برابر استانداردهای جهان
تولید سالانه ٢٠میلیون تن زباله، ایران را در ردههای بالای جهانی تولید زباله قرار داده است؛ ردهای که به واسطه تولید سهبرابری استانداردهای جهانی پسماند، منابع غذایی و محیط زیستمان را تهدید میکند. گزارشهای سازمان بهداشت جهانی متوسط تولید روزانه جهانی را ٣٠٠ گرم اعلام میکند، درحالیکه آمارهای ایران بر تولید روزانه ٧٠٠گرم زباله تأکید دارد؛ زبالهای که آمارهای سازمان ملل بخش زیادی از آنها را مواد غذایی عنوان میکند، بهطوری که براساس گزارش فائو، هر روز به ازای هر نفر، ١٣٤ کیلو کالری غذا به هدر میرود و ٣٥درصد محصولات کشاورزی تولیدی به زباله تبدیل میشود.
طبق بررسیهای سازمان بهداشت جهانی، کشور آلمان ٨٠درصد زباله تولیدی روزانه خود را بازیافت میکند و در مقابل ایران تنها از آمار ٧درصدی صحبت میکند؛ آماری که با گذشت بیش از یکدهه از تصویب طرح مدیریت پسماند و ٦٠سال از تأسیس نخستین کارخانه بازیافت ارایه میشود. رئیس کمیته اقتصادی شورای شهر تهران در اینباره میگوید: «در تولید پسماند شاهد کاهش یکهزار تنی بودیم که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. ظاهرا، یا سرانه واقعی پسماند کاهش یافته یا به دلیل گرانیها، مصرف مردم کاهش پیدا کرده و درنهایت زباله کمتری هم تولید شده است. البته درحال حاضر اپلیکیشنهایی در تهران راهاندازی شده است و پیمانکاران جدید با قراردادهای مزایدهای مشغول به کارند. همه این عوامل میتواند سهمی در این کاهش یکهزار تنی داشته باشد. در گذشته از پیمانکاران جمعآوری پسماند، پولی گرفته نمیشد و این تصور بهوجود آمده بود که پسماند رایگان است. قراردادهای جدید سبب شد سال گذشته شهرداری ٢٠٠میلیارد تومان از محل پسماند خشک عایدی داشته باشد.»
پسماند و تفکیک آن از مبدا مسألهای است که کلانشهرها هرکدام به نوبه خود با آن درگیرند و همیشه راهکارهایی برای هدر نرفتن آن در نظر گرفته شده، اما همواره به زباله بهعنوان یکی از منابع مهم درآمدزایی نگاه میشود. زهرا صدراعظم نوری، عضو شورای شهر و رئیس کمیسیون سلامت و محیطزیست شورا در زمینه زبالهها و دلایل کاهش آن به «شهروند» میگوید: «کاهش تناژ پسماند خبر خوبی است، چراکه نشان میدهد دورریز مواد مصرف کم شده است. درواقع هرقدر بتوانیم روی تغییر رفتارها کار کنیم و در نتیجه درست مصرف کنیم، دورریز کمتری خواهیم داشت و منابع بیشتری را صرفهجویی خواهیم کرد.»
نوری کاهش پسماند را به یک عامل منتهی نمیداند و میگوید: «باید دید کاهشی که گفته میشود تا چه میزان درست است. میزان کاهش پسماند میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. بخشی از این کاهش میتواند به مسائل اقتصادی و بالا رفتن قیمتها برگردد؛ عاملی که سبب شده شهروندان به مدیریت مصرف روی بیاورند، اگرچه شهرداری سامانههایی را تعبیه کرده تا به موجب آن تناژ پسماندها دقیقتر اندازهگیری شود و از آن سو هم پیمانکاران جمعآوری زبالههایتر و خشک جداگانه فعالیت میکنند.»
به گفته آرش حسینی میلانی، نگاهی صرفا اقتصادی از سوی بخشی از مسئولان حوزه مدیریت شهری نسبت به پسماند وجود دارد که میگوید سازمان مدیریت پسماند باید تماما درآمدزا باشد: «در حالی این نگاه وجود دارد که براساس بررسیهای انجام شده، در شهرهای بزرگ دنیا، دولت و شهرداری حتما کمکهایی را به حوزه موضوع مدیریت پسماند میکنند. نگاه اصلی نسبت به مسأله پسماند باید محیطزیستی باشد و نه اقتصادی» اگرچه رئیس کمیسیون سلامت و محیطزیست شورا نحوه فعالیت پیمانکاران و اهمیت تغییر رفتار شهروندان در استفاده از منابع را تاثیرگذار دانسته و میگوید: «پیمانکاران خشک بابت پسماند جمعآوریشده مبلغی را به شهرداری پرداخت میکنند و پیمانکارانتر به واسطه پسماند جمعآوریشده مبلغی را دریافت میکنند؛ با این رویکرد وزن واقعی پسماند مشخص شده است. منابع محدود هستند و باید حداکثر بهره را از آنها برد.»
تفکیک را جدی بگیریم
تهرانیها در ٩ ماه پایانی سال ٩٧، هزار تن کمتر زباله تولید کردند؛ خبری که رضا عبدلی، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند رسانهای کرد و در بیان از دلیل آن دوباره داستان قیمت ارز و افزایش قیمت کالاها را به میان آورد: «بالارفتن قیمت ارز و افزایش قیمت کالاها تاثیر زیادی بر تولید پسماند شهری داشته که سبب شده شهروندان سنجیدهتر و به اندازه نیاز خرید کرده و در مصرف هم تا حد امکان کالا را استفاده کنند.»
حالا محمدعلی پورنیا، کارشناس مدیریت شهری در همین بحث سوالی را مطرح میکند که آیا تولید زباله کم شده است؟ او در توضیح بیشتر به «شهروند» میگوید: «اگر مبنا را بر کاهش زباله تفکیکشده بگذاریم، به این معناست که از زباله بهوجودآمده ٣٠درصد سهم شهرداری میشود و ٧٠درصد باقیمانده نصیب زبالهگردهای قانونی و غیرقانونی، یعنی تغییری در زباله تولیدی به وجود نیامده و تنها سهم شهرداری کم شده است. اما اگر مبنا را بر کاهش تولید بگذاریم، میتوانیم از مباحث اقتصادی، صرفهجویی بیشتر مردم و حتی تاثیرگذاری فرهنگسازیها صحبت کنیم.»
تفکیک زباله از مبدا، اما داستانی طولانی دارد. تفکیک زباله از مبدا یکی از برنامههای مهم مدیریت شهری است و سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران، دو دههای میشود که اقدامات و فرهنگسازیهای لازم را در این زمینه انجام داده است، اگرچه شهردار تهران نحوه دفن پسماند را هم جدی شمرده و از مشکلات محیطزیستی بسیاری که برای تهران به همراه دارد، گفته بود؛ مشکلاتی که وجود شیرابهها و گازهای متصاعد از زبالهها از آن جمله است. پورنیا بر این باور است که مسأله پسماند نیاز به تحقیق و بررسیهای کارشناسی دقیق دارد، تا بتوان براساس اطلاعات دقیق دراینباره ورود کرده و برنامهریزی داشت و این درحالی است که کارشناسان هم معتقدند در شهر تهران روزانه بیش از یکمیلیارد تومان پول شهروندان برای جمعآوری زباله هزینه میشود که میتوان این هزینهها را با بسترسازیهای مناسب توسط دستگاههای متولی به حداقل کاهش داد و به جای آن به ارتقای زندگی و زیست شهری کمک کرد.
زبالهگردها از کجا آمدند؟
تهران فعالیت نخستین زبالهگردها را در سال ١٣٠٢ به خود دید؛ زمانی که «بوذرجمهر» شهردار تهران بود و قرار را بر این گذاشت تا اهالی، زبالههایشان را اول شب جلو خانههایشان بگذارند و رفتگرها شب نشده آنها را جمع کنند، اما پایینبودن دریافتی رفتگرها سبب شد عدهای از آنها زبالههایتر را بار قاطرهای احتسابیه (ادارهای که برای کارهای شهری در نظر گرفته شده بود) کنند و به باغداران اطراف تهران بفروشند، البته با ممنوعشدن این کار دوباره رفتگرها پنهانی به کارشان ادامه دادند و در گذر زمان دورهگردانی در قالب «نونخشکی» به وجود آمدند که زبالهها را در جستوجوی پلاستیک، آهن، کاغذ و ... زیرورو میکردند و حالا با کمرنگشدن آنها زبالهگردها سعی دارند به درآمدی از این راه برسند؛ راهکاری برای درآمدزایی که تا همین اواخر رواج داشت و به مرور زمان شکلوشمایل جدیدی به خود گرفت.