حـراج کودکان

کودکفروشی، کودکآزاری، نوزاد فروشی از جمله عناوینی هستند که به کرات توسط رسانهها و فعالان حقوق کودک شنیده شده و میشود. هرچند بهجهت اهمیت موضوع و نیز رعایت حقوق کودکان به واسطه صدمات جبرانناپذیری که متحمل میشوند، قانونگذار چترحمایتی خود را بر سر کودکان گسترانده است، اما تجارب تلخ این سالها و کودکان معصومی که گرفتار باندهای گوناگون شدهاند نشان داده که این قوانین در عمل کافی نبوده و در حال حاضر بهجهت نقص قوانین، فقراقتصادی و فرهنگی و حتی در برخی موارد طمعکاری برخی از افراد، پدیدهای شوم و نامبارک به نام کودکفروشی رواج یافته است.

به گزارش روزنامه قانون، آسیبهای اجتماعی به دلیل تبعات و مخاطراتی که به همراه خود دارند مدتهاست باعث سلب شادابی از جامعه شدهاند. منظره تلخ مرد یا زنی معتاد و کارتن خواب یا کودکی که دست به سرقت میزند یا خودکشی فردی که خود را در پایان راه دیدهاست، یا کودکانی که مجبورند تکدیگری کنند، تاثیری ناخوشایند بر روح و روان افراد جامعه برجا میگذارد.
نوزادان معتاد، تولد آسیبی جدید
افزایش آسیبهای اجتماعی از جمله، طلاق، فرار دختران و به تبع آن آمار بالای زنان معتاد و بیسرپناهی که در کنار خیابانها روز و شب میگذرانند، مدتهاست منجر به خلق آسیب اجتماعی جدیدی به نام نوزادان معتاد شده است. این آسیب که به دنبال همبستر شدن زنان با مردان کارتن خواب شکل میگیرد در نهایت، منجر به تولد کودکانی میشود که از همان دوران جنینی به اعتیاد مبتلا هستند. هرچند در بسیاری از موارد این کودکان معصوم که بهواسطه اعتیاد مادر، در دوران جنینی معتاد شدهاند، تا چند روز بیشتر زنده نمیمانند، اما آن تعداد که جان سالم به در میبرند نیز سرنوشتی متفاوت پیدا میکنند، به طوری که برخی از آنان گرفتار باندهای خریدوفروش کودکان میشوند یا اینکه در خوشبینانهترین حالت توسط دلالان به خانوادهای فروخته میشوند تا وی را به فرزندخواندگی قبول کنند.
به عبارت دیگر دلالان در بسیاری از موارد تنها به هدف فروختن این کودکان و امرار معاش، دست به چنین عملی زده و پس از به دنیا آمدن نوزاد، در ازای مبالغی ناچیز این کودکان معصوم را به افرادی که صاحب فرزند نمیشوند، میفروشند وسود کلانی نیز عایدشان میشود.
کودکفروشی، کودکآزاری، نوزاد فروشی از جمله عناوینی هستند که به کرات توسط رسانهها و فعالان حقوق کودک شنیده شده و میشود. هرچند بهجهت اهمیت موضوع و نیز رعایت حقوق کودکان به واسطه صدمات جبرانناپذیری که متحمل میشوند، قانونگذار چترحمایتی خود را بر سر کودکان گسترانده است، اما تجارب تلخ این سالها و کودکان معصومی که گرفتار باندهای گوناگون شدهاند نشان داده که این قوانین در عمل کافی نبوده و در حال حاضر بهجهت نقص قوانین، فقراقتصادی و فرهنگی و حتی در برخی موارد طمعکاری برخی از افراد، پدیدهای شوم و نامبارک به نام کودکفروشی رواج یافته است.
پدیده شوم کودک فروشی
امروز علاوه بر دلالان، زنانخیابانی و معتاد، زوجهای فقیر و دختران فریبخورده را میتوان از عوامل ترویج پدیده شوم کودک فروشی دانست. زیرا این گونه افراد، نوزادانی که ناخواسته یا نامشروع در مواردی حتی خواسته و مشروع بهدنیا میآورند، را توسط دلالان و واسطهها به بهایی اندک و شاید به اندازه مصرف چند وعده مواد به گروههای مختلف میفروشند.
به کارگیری کودکان
اما نباید فراموش کنیم که اصولا به کارگیری کودکان در مشاغل و مجبور کردن آنها به کار نیز جرم است و بر اساس ماده ۷۹ قانون کار بهکارگیری اطفال کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است.
مجرمانی که ترسی از قانون ندارند
اما با وجود جرمانگاری بسیاری از رفتارها نسبت به کودکان در قوانین داخلی و بینالمللی، همچنان شاهد رشدروزافزون جرایم علیه کودکان و بهویژه کودکفروشی هستیم. گویا مجرمان هیچ ترسی از قانون ندارند. در این جرم که همه ارکان آن مجرم شناخته میشوند، از مادرو پدر معتاد گرفته تا خریداران اقشار مختلف اعم از زوجین ناتوان در فرزندآوری تا استثمارکنندگان از کودکان و حتی دلالان و واسطهها به انحای مختلف مجرم هستند.
نکته مهم در این زمینه این است که خرید و فروش کودک حتی اگر حاصل ازدواج مشروع و قانونی هم باشد و با رضایت والدین هم اتفاق بیفتد، بنا به نظر مشورتی اداره کل حقوقی قوهقضاییه ﺟﺮﻡ ﻣﺤﺴﻮﺏ میشود یعنی اگر پدر ﻭ. ﻣﺎدﺭطفلی ﺑﺎ دﺭﯾﺎﻓﺖ ﻭﺟﻪ ﻧﻘﺪ طفل ﺧﻮد ﺭﺍ دﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﻓﺮد دﯾﮕﺮی ﻗﺮﺍﺭ دﻫﻨﺪﮐﻪ ﺁﻥﻓﺮد ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﺍﺯ طفل ﻧﮕﻬﺪﺍﺭی کند، با توجه به اینکه فرزندﺧﻮﺍﻧﺪﮔﯽ باید ﻣﻄﺎﺑﻖ ﻗﻮﺍﻧﻴﻦ ﺧﺎﺹ ﺧﻮد ﺭﻓﺘﺎﺭ شود دﺭ ﻓﺮﺽ ﻣﻄﺮﻭﺣﻪ ﮐﻪ ناظر ﺑﺮ ﻓﺮﻭﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺑﻪ دﯾﮕﺮی است، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﻓﻮﻕﺍﻟﺬﮐﺮ، ﺟﺮﻡ ﻣﺤﺴﻮﺏ میشود ﻭ. ﺧﺮﯾﺪﺍﺭ ﻭ. ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ طفل، ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻌﻘﻴﺐ ﻭ. ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
هرچند جرمبودن این پدیده موضوعی مورد پذیرش حقوقدانان و دستگاه قضا است، اما هماهنگی و همسویی میان جرم و مجازات این مجرمان مورد پذیرش کارشناسان و حقوقدانان نخواهد بود. ایرادات مطروحه و عدم تناسب جرم با مجازات همواره از انتقاداتی است که به این قانون وارد است چرا که آنچه ماده ۳ این قانون به عنوان کیفر برای جرم کودک فروشی اعلام میدارد بازدارنده از ارتکاب نیست.
عطف به ماده ۳ این قانون، هرگونه خرید، فروش، بهرهکشی و به کار گیری کودکان به منظور ارتکاب اعمال خلاف از قبیل: قاچاق ممنوع و مرتکب به ۶ ماه تا یک سال حبس به علاوه جبران خسارت و جزای نقدی محکوم میشود. اما انچه باعث رشد اینگونه جرایم بوده عدم همخوانی و تناسب جرم با مجازات است و همین متناسب نبودن جرم و مجازات باعث شده تا شاهد افزایش این جرم در جامعه باشیم و اصولا فاصله بین کیفر و جرم ارتکابی سبب شده تا دستیابی به عدالت کیفری محقق نشود. به تبع آن به دلیل بازدارندگی حداقلی دارد مرتکبین جسورانه به اعمال غیرانسانی خود ادامه دهند.
این در حالی است که با تصویب و اجرایی شدن لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان که سالهاست در مجلس خاک میخورد میتوان شاهد کاهش این جرم بود. زیرا در ماده ۱۲ این لایحه که شهریور امسال نیز توسط نمایندگان به تصویب رسید، هرکس مرتکب قاچاق اطفال و نوجوانان شود به مجازات درجه سه محکوم میشود. مطابق قانون مجازات اسلامی مجازات درجه سه را به شرح زیر تعیین کرده است:حبس، بیش از ۱۰ تا ۱۵ سال و جزای نقدی بیش از ۳۶۰ میلیون تا ۵۵۰ میلیون ریال است. با توجه به تشدید مجازات در این لایحه امیدواریم با تصویب هرچه سریعتر آن و البته اجرای صحیح آن شاهد کاهش پدیده منفور کودکفروشی در جامعه باشیم.