موقعیت هیلاری کلینتون در انتخابات آمریکا
رد پای نقش برجسته تر زنان در جامعه را می توان در چندین هزار سال قبل در مذاهب بودایی و میترایسم جستجو کرد. در جوامع آن دوران ارجحیت نقش زن برابر مردان ملهم از توانایی وشایستگی بود و این توانایی زن را در شاهراه تصمیم گیری جامعه قرارمی داد، آثار این نگاه هنوز در جامعه هند به چشم می خورد.
به گزارش مجله ایرانی روابط بین الملل، در هند این زنان هستند که با انتخاب همسر برای خود ،اقدام به تشکیل خانواده می کنند و نام خانوادگی فرزندان بر این اساس تعیین می شود. با پایان جنگ جهانی دوم و تشکیل سازمان های جهانی و فراملیتی ،جهان نگاه دوباره ای را به تعریف جایگاه زن در جامعه وپایگاه های اجتماعی منبعث از آن معطوف نمود.دادن حق رای به زنان و تایید حقوق برابر برای زنان به این گروه از همنوعان امکان عرضه شدن در مباحث نظری ،تفکر و مدیریت بخشید.
جامعه ایران از دیر باز به این حق برابر معتقد بوده است و وقتی در ورای حوادث تاریخی از قبل و بعد از اسلام به نقش زنان توجه می کنیم، رد پای زنان را در بسیاری از موضوعات و حوادث می توان یافت و در واقع اگر چه در به رسمیت شناختن بسیاری از قوانین بین المللی مرتبط با زنان نظیر حق رای ،ایران شروع کننده نبوده ،ولی بدلیل تطابق روح این قوانین با مفاهیم ایرانی و اسلامی مان ،این کشور بسرعت ،پذیرای این قوانین گشته است.
آنچه در این تحلیل به دنبال آن هستیم ،نه نگاه فمینیستی ملهم از باورهای جوامع غربی بعنوان بحث روز، بلکه نگاه تعقل محور بر توانایی های زنان هزاره سوم در مدیریت در سطوح جامعه جهانیست و بطور دقیق و نمونه می کوشیم فی المثل به این سوال پاسخ دهیم که اقبال سناتور هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو در آمریکا تا چه اندازه است و چرا امروزه جوامع جهانی در سپردن این نقش به زنان بیش از هر زمان دیگر آماده است ؟
فرضیه اصلی این مطالعه بر این پایه استوار است ،که منطق عقلایی در عصر کنونی و توجه به اولویت های منفعت محور در نگاه ملت- دولت ها جامعه جهانی رابه سمتی می برد که اهداف کشور ها در مناسبات جهانی ،بدور از پیش داوری های ایدئولوژیک و قومی، بر مبنای احترام متقابل بر حقوق طرفین پیش خواهد رفت و آنچه در این ارتباط ،حقوق طرف مقابل را تبیین می کند نه احترام صرف طرفین بر مبنای عقاید و باور های فرهنگی آنها ،بلکه این وزنه و قدرت طرف مقابل است که استحکام و بقای متوازن رابطه را تعریف می کند.
در این فرضیه، زنان در هزاره سوم با توجه به جایگاهی که جوامع از جمله جامعه آمریکا برای آنها متصور است و با توجه به تجاربی که این گروه از مدیریت های کلان در جوامع بدست آورده اند ،آماده احراز نقش هایی نظیر نقش ریاست جمهوری آمریکا هستند و از سوی دیگر ،جامعه آمریکا ،بعنوان یکی آز جوامع بر گرفته از اصول و قوانین دموکراتیک ، بیش از هر زمان دیگر آمادگی لازم را برای تفویض چنین فرصتی به زنان جامعه داراست . از این منظر انتظار می رود تا شاهد اوج گیری سناتور هیلاری کلینتون بعنوان اولین بانوی رئیس جمهور در آمریکا باشیم .
در این بررسی در کسب پیروزی سناتور کلینتون در انتخابات پیش رو ، علاوه بر فاکتور های شخصی و کاریزماتیک ، بعنوان متغیر مستقل ، عوامل دیگری نیز بعنوان متغیر های مستقل مورد بررسی قرار گرفته است. از متغیرهای مستقل این تحقیق همانا درک اجتماعی جامعه دموکراتیک آمریکاست که بر مبنای عقل گرایی شکل گرفته . این متغیر همان نیرویی است که در انتخابات 2008 آمریکا مردم را به این باور کشاند که در کشوری که بر مبنای دموکراسی و حقوق برابرتعریف شده ،یک رنگین پوست باشعار "تغییر" گزینه خوبی از سوی دموکرات هاست . امروزه این شعار "تغییر" اوباما در بسیاری از جهات رنگ حقیقت به خودگرفته و در نگاه مردم آمریکا بسیاری از مسائل از رکود اقتصادی و اشتغال تا بیمه های اجتماعی و موضوعات جهانی نظیر مذاکرات هسته ای ایران و برقراری روابط با کوبا ،برای دموکراتها پیروزی های پی در پی به ارمغان آورده ،این نیرو می تواند اذهان مردم آمریکا را به پذیرش یک زن در نقش اولین رئیس جمهوری زن ایالات متحده آمریکا دلگرم سازد.
مشخصه ها و دیدگاه های فردی هیلاری کلینتون
سناتور هیلاری کلینتون[1] متولد 1947 شیکاگو ایالت ایلینویز، در 1973از مدرسه قضایی دانشگاه ییل[2] فارغ التحصیل شد و در 1974 با بیل کلینتون ازدواج نمود. وی از همان ابتدا از سطوح دبستان و دانشگاه و تا مشاغل اجرایی از شخصیتی مدیریتی برخوردار بود ،وی دو بار از ( 1981-1979 ) و (1992 - 1983 ) در زمان فرمانداری همسرش در ایالت آرکانزاس ،کاندیدای صد زن شاغل در حرفه وکالت شد که از تاثیر گذارترین وکلای ایالات متحده آمریکا شناخته شده بودند. او بانوی اول ایالات متحده آمریکا از 1993 تا 2001 و اولین نماینده زن ایالت نیویورک در مجلس سنای آمریکا (2009 -2001) بود. در 1993 برنامه بیمه اجتماعی او ،نتوانست از تصویب کنگره بگذرد و در عوض برنامه های حمایتی او نظیر بیمه سلامت کودکان او در ایالت نیویورک و طرح قوانین فرزندخواندگی او در مجلس سنای آمریکا توانست برای او موقعیت و اقبال عمومی فرا تر از بانوی اول فراهم نماید. او که در انتخابات ریاست جمهوری 2008نتوانست نمایندگی حزب دموکرات را حفظ کند از 2009تا 2013 در کابینه اول اوباما ،بعنوان اولین وزیر امور خارجه زن ایالات متحده آمریکا ،فعالیت داشت و در موضوعات جهانی نظیر حوادث 11
سپتامبر، حمله آمریکا به عراق در دوران جورج بوش ،از حرکت دولت وقت حمایت کرد . همچنین وی در مواضع دولت آمریکا در موضوعات بهار عربی و حمله نظامی آمریکا به لیبی نقش موثری داشت. و توانست برای مردم آمریکا توانایی های خود را به نمایش گذارد.
او واضع دکترین قدرت هوشمند [3] در دولت آمریکا بود که برای حفظ رهبری و ارزش های آمریکایی،از تلفیق دیپلماسی و قدرت نظامی سود می جست . جالب تر از همه آن که این سناتو دموکرات در مورد توافقات هسته ای 1+5 از مواضع اوباما بطور کامل حمایت نکرد که نشان دهنده هوشمندی او در تامین نظرات لابی های صهیونیستی در کنگره آمریکاست.
این کارنامه او را قادر می سازد تا در جامعه آمریکا با ایفای نقشی کاریزماتیک که ملهم از موارد زیادی از پیروزی ها و نقش اولی های وی بعنوان یک زن توانا ابراز شده ،اقبال عمومی را در پی داشته باشد
کارنامه جمهوری خواهان در دوره بوش و کارنامه دولت اوباما در دو دوره گذشته از متغیر های وابسته این مطالعه می باشد. با اینکه نیرو و توانمندی حزب جمهوری خواه یک عامل با تاثیر منفی برای انتخاب شدن خانم کلینتون برای این مقام است ،موفقیت های دموکرات ها در دو دوره انتخاب دولت اوباما در زمینه مهار تورم ،افزایش اشتغال و عبور نرم این کشور از بحران مالی و اقتصادی ،موفقیت های این دولت در خروج نیرو های نظامی خود از عراق و افغانستان ،به نتیجه رساندن مذاکرات هسته ای با ایران ،مهار بلندپروازی های روسیه و برقراری مجدد روابط با کوبا ،کارنامه دموکراتها را از دید مردم آمریکا آنچنان روشن می سازد که باید انتظار به قدرت رسیدن مجدد دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری 2016 را داشت .
نگاه سنتی به انتخابات آمریکا نشان داده که ریاست جمهوری در این کشور بین دو حزب دموکرات و جمهوری خواه درحال دست به دست شدن است و در هر دوره از ریاست جمهوری ،تکرار پیروزی هر حزب بیش از یک تا دو دوره اتفاق نمی افتد و در واقع به قدرت رسیدن هر حزب بصورت دو دوره متوالی زمینه را برای موفقیت حزب دوم فراهم می سازد .در کنار این مسئله نقش کاندیدا های مستقل در سوق دادن آرای خود در برهه های تاریخی همواره بعنوان متغیر مداخله گر باعث جهت گیری رای دهندگان در روز های آخر شده و این پدیده در آرای ایالت میامی در دوره دوم ریاست جمهوری بوش پسر و همچنین در مبارزات درون حزبی اوباما و هیلاری کلینتون جهت انتخاب کاندیدای دموکراتها در انتخابات دور اول ریاست جمهوری اوباما از متغیر های مداخله گر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. تاثیر گذاری این متغیر اگرچه محتمل است ولی در عمل این موفقیت های پی در پی دموکراتها باعث خواهد شد تا برای اولین بار در انتخابات پیش رو انتظار داشته باشیم تا نقش رای کاندیداهای مستقل در تعیین تکلیف انتخابات کمرنگ تر از گذشته شود.
نقش لابی های یهودی
در کنار موفقیت های پی در پی دموکراتها ،بنظر می رسد که لابی گری یهودی ها که بیشتر به سمت جمهوری خواهان سوق دارد ،از متغیر های مداخله گر در رسیدن خانم کلینتون به مقام ریاست جمهوری است و همانطور که قبلا بیان شد ابراز مخالفت سناتور هیلاری کلینتون با توافقات هسته ای منعقد شده بین ایران و غرب نشان دهنده هوشمندی او در ارزیابی اهمیت این فاکتور مداخله گر است.
نقش اروپا در انتخابات آمریکا
تغییرات و حوادث سیاسی در نظام بین الملل بخصوص در حوزه هایی که به دیدگاه های اروپا مربوط می شود از مسائلی اند که میتوانند بعنوان متغیر مداخله گر مطرح شوند. هدف اروپا از برقراری پیوند های مستحکم با آمریکا و هم پیمانی با آمریکا در قالب ائتلاف بر ضد محور شرارت در عراق و افغانستان به جهت تضمین منافع اقتصادی بود و امروزه اروپا از خوان نعمت غنائم در خاورمیانه چیزی جز چند دستگی و ابقای بحران های اقتصادی پی در پی بدست نیاورده است . رد پای این نگرانی ها در همان ابتدای ریاست جمهوری اوباما نیز دیده می شد و امروزه اروپا در میان موجی از مشکلات که از قبل با هم پیمانی با آمریکا بدست آورده ، با مشکل حجم زیادی از پیکارجویان داعش در داخل خود مواجه است که برای اهداف آمریکا در خاورمیانه اقدام به جنگ های نیابتی می نمایند و در حالی که آمریکا با این استراتژی ،ناامنی و خطر القائده را از مرزهای خود دور کرده مقامات دولت های اروپایی نیز به نوعی نا چارند بحران های حاصل از بازگشت این پیکارجویان افراطی را به کشور خود پذیرا باشند . از دید اروپائیان این جهت گیری حاصل سیاست های ظاهرا مسالمت آمیز دموکرات ها در آمریکاست . بنابر این انتظار
می رود واکنش اتحادیه اروپا به انتخابات پیش رو در آمریکا قوی تر از گذشته باشد.
نتیجه گیری
نتایج نظر سنجی شبکه سی .ان .ان/او.آر.سی در 13 تا 15 مارس 2015 در مورد رقابت های انتخابات ریاست جمهوری 2016 آمریکا نشان می دهد که هیلاری کلینتون با اختلاف 10 درصدی از جب بوش پیشی گرفته است.در این نظر سنجی هیلاری کلینتون 55% جب بوش 40%آرا بدست آورده اند .این ارزیابی نشان می دهد که در میان تمام متغیر های مطرح شده در این مقاله ،نقش فاکتور های مستقل بیش از پیش در تصمیم گیری مردم آمریکا تاثیر گذارند و در این بین نقش رسانه ها بعنوان یکی از عواملی که با توجه به حوادث پیش رو می تواند توانمندی هر یک از متغیر های مورد بحث را دچار تغییر نماید ،باید همیشه مورد توجه قرار گیرد. در جمع بندی این تحلیل می توان گفت عوامل زیر در اقبال خانم هیلاری کلینتون در انتخابات 2016 نقش دارند.
1-کارنامه باراک اوباما به عنوان یک دموکرات، موفقیت این حزب را چه در برنامه های داخلی و چه در سیاست های خارجی آمریکابه نمایش گذاشته است. اوباما در کمپین تبلیغاتی خود کلمه تغییر را بعنوان موضوع کلیدی مطرح کرد ومردم در آمریکا و سرتاسر دنیا شاهد به اجرا در آمدن این مسئله به نحو احسن در طول ریاست جمهوری او بودند.
2-آمادگی جامعه آمریکا در پذیرش یک زن در سمت ریاست جمهوری این کشور که بدلیل شرایط زمانی و مکانی خاص ملهم از نگاه خرد گرایانه و دموکراتیک جامعه آمریکا قابل د ستیابی است. این نگاه همان دیدگاهی است که در انتخابات دور اول ریاست جمهوری اوباما ،یک رنگین پوست را به ریاست جمهوری رساند وبه جهانیان این پیام را داد که در انتخابات آمریکا تصمیم مردم بر اساس شایستگی ها و تفکر عقلایی و به دور از دیدگاه های قومی ،نژادی و جنسیتی شکل می گیرد .
3- سومین آیتمی که شانس پیروزی هیلاری کلینتون را بالا می برد سابقه وتجربه این سیاستمدار زن در طول دوره فعالیت سیاسی اوست . وی چه بعنوان بانوی اول آمریکا و چه در نقش اولین نماینده زن مجلس از ایالت نیویورک و چه بعنوان اولین وزیر امور خارجه زن در تاریخ ایالات متحده آمریکا دارای دیدگاه های مستقل و منعطف از درایت است و در بین کاندیداهای دو حزب بیش از سایرین سابقه کار دیپلماتیک دارد. نگاه هوشمندانه او به مذاکرات هسته ای ایران با غرب نشان می دهد که بر خلاف اوباما وی کوشش بیشتری در تامین خواسته های مقامات صهیونیستی به خرج خواهد داد.
4-با ارزیابی مورد سوم باید گفت ، سناتور کلینتون در صورت توافق با لابی های صهیونیستی ، تنها با یک چالش فرامنطقه ای روبرو خواهد بود که می تواند شرایط و دید گاه ها راتغییر دهد. اروپا در دو دوره ریاست جمهوری اوباما از این هم پیمانی با آمریکا سودی نبرده و هر چند احتمال تاثیر گذاری این متحد نا راضی در انتخابات سال آینده تا حدی بعید بنظر می رسد ، عدم تامین منافع اروپا از سالهای طولانی هم پیمانی با آمریکا ،موضوعی است که می تواند شکافی عظیمی را در متحدان آمریکا ایجاد نموده و صف بندی های جدیدی را در مناسبات قدرت منطقه ای در اروپا بوجود آورد و در این بین نقش روسیه بعنوان کاتالیزور این شکاف قابل بررسی خواهد بود.
[1]Hillary Diane Rodham Clinton
[2] Yale law school
[3]Smart power