میان همهمه و هیاهوی شهر وقتی دستت را زیر چانه ات می زنی و از پنجره تاکسی به بیرون خیره می شوی، کاشکی ها و کاشکی ها به سراغت می آیند. برخی از این کاشکی ها و آرزوها تو را به گذشته می برند، به همه آنچه که می شد باشد،می شد بشود، ولی نیست و نشد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱ مطلب
میان همهمه و هیاهوی شهر وقتی دستت را زیر چانه ات می زنی و از پنجره تاکسی به بیرون خیره می شوی، کاشکی ها و کاشکی ها به سراغت می آیند. برخی از این کاشکی ها و آرزوها تو را به گذشته می برند، به همه آنچه که می شد باشد،می شد بشود، ولی نیست و نشد.