با جلوتر رفتن و کند شدن فیلم که حتا به کسل کننده شدن هم میرسد، عبدالمالک ریگی هم به داستان اضافه میشود. او که شخصیتی محکم و کاریزماتیک دارد، دائم برادر بزرگتر را که مطیعش است، علیه زنش میشوراند و برخلاف میل حمید، شهاب را میرباید و سر میبرد. با سکانس عالی ربایش شهاب که سرباز پاکستانی محافظ کنسولگری ایران، با نگاهی بی تفاوت شاهد این آدم ربایی است. دقیقن مثل پاکستان که در خوش بینانهترین حالت، سالها بی تفاوت از کنار جنایتهای جندالله گذشت و خاکش جولانگاه و پناهگاه آنها بود. اگر نگوییم که…