ترنج

در مورد

عباس عبدی

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۵۲۰ مطلب

  • حجاب یک امر اجتماعی است و صفر و یکی نیست. اثرات حجاب یا بی‌حجابی زنان قطعی نیست بلکه مرتبط با برداشت‌های گوناگون مردم است. ضمن اینکه کیفیت پوشش شامل یک طیف وسیع از عریانی تا پوشیدگی از نوع طالبانی است. در حالی که واکسن صفر و یک است. اثرگذاری آن نیز قابل سنجش است.

  • آخرین نکته اینکه اتفاقا واکسن کرونا باید اجباری بشود. چرا؟ به این علت ساده که زیان نزدن فقط متوجه شخص نیست.

  • تا هنگامی که بهره‌وری انرژی در ایران طی یک برنامه مشخص حداقل دو برابر رقم فعلی نشود، باید منتظر اتلاف بیشتر منابع و کمبود انرژی باشیم.

  • عباس عبدی نوشت: وظیفه حکومت جلوگیری از تقلب‌هاست. استاندارد کردن وزنه و ترازو وظیفه حکومت است. استاندارد کردن علم هم وظیفه آن است نه اینکه برای شبه‌علم و خالی کردن جیب مردم و رواج بیماری کوشش کنند. همه این افراد هنگامی که بیمار می‌شوند، عازم ینگه دنیا می‌شوند.

  • عباس عبدی گفت: سیاست عمومی و بویژه سیاست خارجی جای شهادت طلبی نیست، در سیاست باید رفتاری انجام شود که مصالح عمومی رعایت شود و آلام مردم کم شود. اگر قرار باشد همیشه بگوییم مقاومت و مبارزه به هر قیمتی! اینکه نمی‌شود.

  • چرا در حالی که بسیاری معتقد بودند؛ این دارو‌ها به ویژه فاویپیراویر اثربخشی ندارد، صد‌ها میلیارد تومان از مواد آن وارد و در اینجا تبدیل به دارو و به خورد مردم و بیماران داده شد. گفته می‌شود که فروش رمدسیویر فقط در سال ۱۳۹۹، بیش از ۲۱۴۰ میلیارد تومان بوده است.

  • عباس عبدی نوشت: اخراج عبدالکریمی در ذهنیت مخاطب و جامعه نتیجه‌ای جز تایید گفتمان مخالفان رادیکال حکومت ندارد. حکومتی که مدعی بود مارکسیست‌ها هم می‌توانند آزاد باشند و حرف بزنند، کارش به جایی رسیده که عبدالکریمی را در دانشگاه تحمل نمی‌کند.

  • عباس عبدی نوشت: چرا برای کودکان سومالیایی در نماز جمعه گریه می‌کنید، ولی کودکان بلوچستان و جنوب کشور و حتی اطراف تهران و کودکان و دخترکان کار در زباله‌دان‌های شهر احساس شما را جریحه‌دار نمی‌کند؟ ریشه‌یابی این رفتار مهم است، یک بار باید بگویم که ریشه‌اش از کجاست؟

  • انتظار می‌رود که سیاست حل مشکل برجام در دستور کار دولت قرار گیرد و همین راه را انتخاب کند، ولی در اجرای این هدف چند مانع جدی وجود دارد.

  • می‌توان گفت واکسن یک نمونه بسیار روشن است که مجموعه‌ای از تعارضات منافع و ایرادات ساختاری نظام تصمیم‌گیری را آشکار می‌کند. ناکارآمدی ناشی از آن در همه چیز قابل مشاهده است. برخی افراد و گروه‌ها هم در این ناکارآمدی منافع کلان دارند.