تعهدات اعضای دائم این سازمان در مسائل نظامی و امنیتی، بسیار سطح بالا هست و فارغ از چین و روسیه سایر اعضای سازمان کشورهایی هستند که به مراتب از نظر نظامی و امنیتی در سطح پایین تری از ایران قرار دارند لذا عضویت دائم منافعی بیش از تعهدات ایران عایدش نخواهد کرد.
محمدحسین عادلی، کارشناس اقتصاد و روابط بینالملل میگوید: به نظر میرسد بایدن با داشتن شعار اعاده اعتبار بینالمللی آمریکا شاید بتواند فرصت مناسبی برای ایران باشد. از نظر من بایدن قبل از هر چیز باید ابتدا به شیوهای عملی اعتماد ایران را برای مذاکره دوباره جلب کند. اعتماد ایران با گفتار نمیتواند جلب شود بلکه باید در عمل و با تضمینهایی جلب شود.
اصولگرایان که با کسب حدود ۸۵ درصد از کرسیهای ساختمان بهارستان، پارلمان یازدهم را به جولانگاه طیفهای مختلف محافظهکاران بدل کردهاند، احتمالا با تکیه بر کرسی قدرت از لحن تند در حوزه سیاست خارجی فاصله میگیرند. آنها به خوبی آگاه هستند که اگر میخواهند اندک سرمایه اجتماعی را برای خود حفظ کنند، باید به اصلیترین شعار خود یعنی نجات اقتصاد ایران پایبند باشند. تردیدی نیست که محافظهکاران میدانند برای نیل به چنین هدفی باید از درجه خصومت و تقابلگرایی در حوزه سیاست خارجی دست بکشند.
در میان صدراعظمهایی که در طول حاکمیت قاجار به قدرت رسیدند یک نفر به طرز دیگری در سیاست خارجی فکر میکرد و به جای آنکه تحت تاثیر شاه وقت باشد راه دیگری را پیمود هرچند که این راه پرمخاطره و پر هزینه بود. پرمخاطره در حدی که در نهایت امیر کبیر عزل شد و پر هزینه به قدری که جان او را ستاندند!
سخنگوی وزارت امورخارجه به اولویتهای منطقهای ایران نیز اشاره کرد و گفت: امنیت منطقه و ثبات آن برای جمهوری اسلامی ایران به لحاظ قرار گرفتن در آن، از اهمیت خاصی برخوردار است.
ایرانیها به نحو چشمگیری از تداوم توسعه موشکهای بالستیک استقبال کرده اند (۹۲ درصد). ۶۱ درصد از ایرانیها نیز بر این باورند که توسعه موشکهای بالستیک پیشرفته تر، خطرِ حمله خارجی به ایران را کاهش میدهد و کشورشان را امنتر خواهد کرد. این نظرسنجی همچنین حاکی از حمایت قابل توجه ایرانیها از اقدامات نظامی ایران در عرصه خارجی است.
آمریکا کل کشور را تحریم کرده است دیگر با چه کسی میخواهد گفتگو کند؟ تحریم ظریف نشان دهنده این است که رفتار غیر منطقی و خصومت آمیز بولتون بر کاخ سفید حاکم است.
بهبودی اندکی که در سالهای اخیر حاصل شده، نشان میدهد امکان تغییر افکارعمومی جهان عرب به نفع ایران وجود داد. اگر چه چنین چیزی مستلزم برنامهریزی دقیق و هوشمندانه است.