در این نظام آموزشی فقط یک مشت محفوظات به خورد بچهها میدهیم. آموزش ما کالایی شده است. کودکان یا کودک کارند یا کودک کارنامه. در این دو تا خلاصه شده است. ما چهار میلیون کودک واجبالتعلیم داریم که به خاطر فقر از مدرسه رفتن محرومند. آنها انگیزهای برای نحصیل ندارند. در گروه مقابل هم خانوادهها تمام کودکی و نوجوانی فرزندان را به خاطر نمره و کارنامه هدر میدهند. مگر قرار است فرزندان نهایتا از کجا سردربیاورند؟ نهایتا قرار است به دانشگاهی بروند که آن هم کالایی شده است. در کشور ما نزدیک ۱۰ میلیون…