ترنج

در مورد

انتقام عجیب

در فرارو بیشتر بخوانید

۲ مطلب

  • به همسرم گفتم که به پارک برویم با دختر و پسرم و شوهرم راهی پارک شدیم؛ خواهرزاده‌ام هم همراهم بود. او از قبل نقشه را می‌دانست و ٤٨ گرم شیشه را تهیه کرده بود. وقتی در پارک بودیم، شیشه‌ها را در کیف شوهرم گذاشتم و بعد به گشت پلیس پارک مراجعه کردم و شوهرم را لو دادم. وقتی آن‌ها آمدند و مواد را در کیفش پیدا کردند، شوهرم بشدت شوکه شده بود.

  • صدای ضبط صوت شبانه مردان افغان تا دیروقت قطع نمی‌شد، از زمانی که این 20 مرد افغان به مجتمع‌شان آمده بودند، ساکنان مجتمع یک لحظه آسایش نداشتند و قیمت واحدهای آپارتمانی خیلی پایین آمده بود. مرد صاحبخانه هم که آنجا را به افغان‌ها اجاره داده بود به شکایت‌های ساکنان ساختمان توجهی نمی‌کرد.

۱