وکیل استاد شجریان گفت: به اعتقاد ما رای دادگاه تجدید نظر باید در محکومیت صداوسیما صادر شود.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۰۲۰ مطلب
وکیل استاد شجریان گفت: به اعتقاد ما رای دادگاه تجدید نظر باید در محکومیت صداوسیما صادر شود.
بر اساس جدول اعلام شده برای بودجه کل کشور در سال ۱۴۰۰، بودجه مصوب نهایی سازمان صداوسیما در سال ۹۹، مبلغ ۱۹۱۵ میلیارد تومان بوده است.
رسانه ملی در مصاف تلویزیونهای فارسیزبان خارجی، بازنده شده و در میدان رسانههای اجتماعی تحت وب، میدان را به حریفان واگذار کرده است. سازمان صداوسیما، یک مؤسسه ورشکسته است که باوجود مزیت انحصاریبودن، توان کسب درآمد کافی برای پوشش هزینههای خود ندارد و دولت مجبور است در شرایط وخیم اقتصادی، بیش از هزار و ۷۰۰ میلیارد تومان از پول بیتالمال برای سرپاماندن آن بپردازد.
مدیرکل فناوری فضایی و ماهوارهای معاونت توسعه و فناوری رسانه میگوید: مخاطبان صداوسیما برای دریافت کامل شبکههای اچ دی (HD) باید گیرندههای خود را ارتقاء دهند.
بهمن هاشمی، شب گذشته در هنگام اتمام برنامه با شیرجه از صحنه برنامه خارج شد.
نماینده سابق مجلس درباره پشت پرده انحصاری کردن محتواهای فضای مجازی گفت: من مطلع هستم که بخشی از این تلاشها که برای انحصاری شدن تولید محتوا صورت میگیرد بهرغم ظاهر سادهاش پشت پردههایی دارد که در قسمتی از آن منافع اقتصادی نهفته است.
در سالهای سخت جنگ تحمیلی بسیاری زنان و مادران ایرانی با قصه سرگذشت اوشین پخش شده از صداوسیما همذات پنداری میکردند زنی سختکوش و تسلیمناپذیر که بلاها و دردهای بسیاری از کودکی تا پیری بر سر او آوار شده، ولی خم به ابرو نیاورده و باز هم برای زندگی خود و دیگران تلاش کرده است.
اصلاحطلبان زیادی بودند که بهخاطر تن ندادن به خواست اقلیت دلواپس و خودداری از سکوت تحمیلی در سیبل هجمهها و اتهامزنیها و... قرار گرفتند تا جایی که از عرصه خدمت محروم شدند، اما اینان هم مانند فردوسیپور راضی به ترک وطن نشدند.
زور تلویزیون که همهجوره بر فوتبال و فدراسیونش چربید، مسئولان فدراسیون فوتبال را بر آن داشت تا خودشان دست به اقدامی تازه بزنند؛ علی کفاشیان، رئیس وقت فدراسیون فوتبال وعده داد با شرکتهای خارجی برای فروش حق پخش وارد مذاکره میشود و مشتری پروپاقرصی دارد. او اندکی بعد «گوشمالی» (!) داده شد تا این پیشنهادش در نطفه خفه شود.
تردید و ناباوری از شنیدن خبر اندوهناک و سنگین درگذشت محمدرضا شجریان، بینندگان را واداشت تا پس از مدتها سراغ تلویزیون سرزمینشان بروند تا اگر همنوایی هست، آن را با رسانه بوم خود قسمت کنند. این یک فرصت طلایی بود که پس از مدتها به سازمان دیداری و شنیداری چشمک میزد تا رسانه متعلق به آنها کاری کارستان کند و از خود یک شگفتانگیزی مردمپسند نشان دهد و مخاطبان قهرکردهاش را به سوی خویش بکشد.