زن گفت: من که در آشپزخانه درحال پوست کردن سیب زمینی و بادمجان بودم چاقو به دست به پذیرایی آمدم و در حالی که دستم را به عنوان هشدار تکان میدادم مانند خیلی از مادران دیگر به پسرم گفتم اگر یک بار دیگر خواهرت را اذیت کنی، تو را میکشم و ادامه دادم تو به طرفداری از پدرت تا این اندازه مرا اذیت میکنی درحالی که من تو را به دنیا آورده ام.