ابوالحسن ابتهاج که هیچ سنخیتی با مصدق نداشت، با شعار «شکستن دور باطل فقر به کمک برنامهریزی متمرکز» و با تأکید بر نقش دولت بهعنوان موتور اصلی رشد، کار خود را از ١٣٣٣ به بعد پیگرفت. درحالیکه در شرایط مالی دشوار در دهه ١٣٤٠، بزرگانی مانند سمیعی، عالیخانی، یگانه، اصفیا و... تحولی عمدتا خارج از مدار اقتصاد دولتی بهوجود آوردند، این پهلوی دوم بود که در پی افزایش عظیم درآمد نفت در ١٣٥٢، همه رشتههای آن بزرگان را پنبه کرد و کشور را به مدار اقتصاد دولتی برگرداند.