ترنج

در مورد

دفاع مقدس

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۱۲ مطلب

  • یراحی: گفتند بازوبند حزب نازی را بسته‌اید و به شهدا توهین کرده‌اید! من یک کار ننگ بر جنگ و ضد جنگ درست کرده‌ام. چه کسی هست که بگوید من با جنگ موافقم؟ من اصلا با او بحثی ندارم و خودم، خودم را ممنوع‌الفعالیت می‌کنم. من ادوار جنگ را می‌گویم، نه فقط جنگ هشت ساله خودمان را. من از نگاه مستقل خودم برای شهدا کار خوانده‌ام. من بچه اهوازم، من با صدای آژیر بزرگ شده‌ام. من حق دارم بپرسم. اما بدون جنجال، بدون شوآف.

  • پیش از مرگ باحالت اندوه و بغض خود و همرزمانش را فراموش شده عرصه دفاع خواند و گفت: ما انتظار میهمان نوازی نداریم، اما انتظار داریم که به سراغ‌مان بیایید، احوال‌مان را بپرسید یا در اتاق‌تان باز باشد. ما به دیدن‌تان بیاییم ما فراموش شدگان عرصه دفاع هستیم. در ادامه بخشی از سخنان قبل از درگذشت مرحوم ضرغامی را مشاهده می‌کنید.

  • قبول دارم که توییتر محیطی برای صحبت درباره جنگ نیست، ولی می‌خواستم ذهن‌ها را به کلمه فریب توجه بدهم و در عین حال به اذهان عمومی پاسخ بدهم. من خواستم افکار عمومی را آگاه کنم. البته من قبول کردم که در توییتر حرف نزنم، ولی درباره مسایل سیاسی چه اشکالی دارد و اتفاقا توییتر فضای خوبی است. البته اینکه بخواهیم یک مسئله را عملا حذف کنیم یا توییت نکنیم یا درباره جنگ حرف نزنیم درست نیست.

  • آسیه باکری، فرزند شهید حمید باکری و برادرزاده شهید مهدی باکری نوشت: «به عمو مهدی می‌گن برگرد عقب می‌گه: برگردم به مردم بگم بچه هاشون رو کجا جا گذاشتم! آقای رضایی برای آخر عاقبت خودتون و راحتی اعصاب بازماندگان جنگ تحمیلی دیگه ننویسید، مرهم نیستید عذرخواهی بلد نیستین، لااقل سکوت رو تمرین کنید!»

  • هاشمی: «آقای شمخانی اطلاعات لازم را درباره نتایج عملیات شکست‌خورده کربلای ۴ داد؛ خیلی بدتر از آنچه تابه‌حال گفته بودند. نزدیک به هزار شهید و سه‌هزارو ٩٠٠ مفقودالاثر داشتیم که اکثر آن‌ها را باید شهید حساب کرد و حدود ١١ هزار مجروح که حدود نصف آن‌ها سرپایی معالجه شده یا می‌شوند».

  • حسام الدین آشنا مشاور رییس جمهوری در واکنش به توییت رضایی در کانال تلگرامی خود نوشت: فرمانده کل. سلام برشما. ده‌ها هزار رزمنده و خانواده هزاران شهید هیچگاه از شما نپرسیدند چرا از چند شب قبل از عملیات کربلای چهار آسمان از منور‌های چلچراغی دشمن مانند روز روشن شده بود.

  • یک صحنه‌ای همواره در یادم است، زمانی تصمیم گرفتیم در جبهه هر کسی زیر ۱۵ سال است بازگردانیم، نشسته بودم در چادر در سدِ دِز، دیدم فردی کوچک و اهل زابل بود، تیربار روی شانه‌اش گذاشته، خشاب را دور کمر و گردنش پیچیده است، کلاه آهنی اش خیلی بزرگتر از سرش بود...

  • رئیس ستاد کل نیرو‌های مسلح افزود: امروز عناصری از مجربین جنگ ما به عنوان مستشار به دعوت سوری‌ها و عراقی‌ها به آنجا می‌روند و مشورت می‌دهند و در حدی آموزش می‌دهند و هدایت کلی می‌کنند و این اتفاقات می‌افتد.