آخرای شب، انتظار لیث به پایان رسید و پسرش به دنیا اومد. اسمش رو یعقوب گذاشت و با خط خوشی پایین پوست نوشت. همین اسم بعدها رو صفحه بزرگ تاریخ ایران هم حک شد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۵ مطلب
آخرای شب، انتظار لیث به پایان رسید و پسرش به دنیا اومد. اسمش رو یعقوب گذاشت و با خط خوشی پایین پوست نوشت. همین اسم بعدها رو صفحه بزرگ تاریخ ایران هم حک شد.
چگونه می‌توانیم درد دنیا را بچشیم و شاد باشیم. چطور می‌توانیم غصه جهان را بخوریم، ولی از غصه نمی‌ریم؟! در ویدئویی دو دختر افغان هم‌صدا می‌خوانند: «از بی کسی، از تیرگی، از بخت بد ماست...» نهنگ‌ها وقتی به ترکیب «از تیرگی، از بخت بد ما»، می‌رسند دسته‌جمعی خودشان را می‌کشند به ساحل تا بمیرند. ما نهنگ نیستیم. ما چه باید کنیم؟
صادق باشیم؛ هم من و هم زینب ابوطالبی دفعه اولمان نبوده که فکر کرده‌ایم هرکه من را نمی‌خواهد، برود! هم من و هم زینب ابوطالبی دفعه آخرمان نیست که دنبال توجیه هستیم که چه گفتیم و چرا گفتیم.
پژوهشکده مطالعات و ترجمه دانشگاه علامه طباطبایی، دومین مدرسه تابستانی خود را برگزار می‌کند.
