تمامی کشورها و تمامی ملتها در طول تاریخ همواره در معرض شوکهای بیرونی و تکانههای درونی بودهاند؛ زمانی که کشوری در مسیر توسعه قرار میگیرد، این شوکها و تکانهها چند برابر نیز خواهد شد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۱۶۵ مطلب
تمامی کشورها و تمامی ملتها در طول تاریخ همواره در معرض شوکهای بیرونی و تکانههای درونی بودهاند؛ زمانی که کشوری در مسیر توسعه قرار میگیرد، این شوکها و تکانهها چند برابر نیز خواهد شد.
«در کشور ما پول در حال غلط هزینه شدن است. باید بگوییم مردم ما اشتباه کردیم، باید الگوی رفتاری، مشاغل، محل خانه ها، شرکتها و الگوهای ساخت ساختمان را عوض کنیم تا بهره ورتر باشد و از درون آن رشد اقتصادی ایجاد شود. این قضیه، همیشه با مقاومت روبرو است. واقعا از مقاومتها درمقابل افزایش سن بازنشستگی تاسف خوردم. چرا افراد را زود بازنشسته کنیم تا درخانه بخوابند و حقوق بگیرند!»
الویت کشور ما، توسعه انرژیهای پاک نیست. ظاهرا الویت سیاست گذاران در کشور ما چیزهای دیگری است. تخصیص منابع نیز، عمدتا روی مواردی است که چندان ربطی به توسعه، پیشرفت و معیشت و رفاه مردم و محیط زیست ندارد؛ بنابراین حقیقت تلخ این است که توسعه زیرساختهای انرژیهای پاک، اولویت مسئولان کشور ما نیست، آن هم در شرایطی که انرژیهای پاک تبدیل به اولویت اول منطقه شده است و حتی از درامد نفتی خود برای خرید و تولید انرژیهای پاک استفاده میکنند.
آنتونیو اندرونی: عملکرد نهادها و اجرای سیاستها صرفا مشکل طراحی و فنی نیستند، بلکه یک مشکل اقتصاد سیاسی هستند
استراتژی توسعه علیبابا به طور مستقیم روی همافزاییهای سمت مشتری تمرکز دارد و نواحی مجاور زنجیره ارزش مشتری را پوشش میدهد.
آنچه در توییتر خیلی مهم است و بیش از همه چیز اولویت دارد این است که افراد تمام توجه و تلاش شان را صرف انجام کارهایی کنند که توسط شرکت به آنها دیکته میشود و در این میان فرصتی برای ایده پردازیهای خلاقانه کارکنان باقی نمیماند.
مغز وارداتی به آن معناست که انسان قدرت تفکر را از خود سلب میکند و اختیارش را به دیگری میسپارد، ملاحظات و اقتضائات بومی خود را نادیده میگیرد و پیش از آنکه در مسئله خودی تأمل کند، در پی اخذ مدل از دیگران است. گویی راهحلی ازپیشآماده دارد و درپی یافتن یک مسئله و مشکلتراشی برای آن است.
عباس عبدی نوشت: اگر میخواهیم فساد نباشد، فقط با آزادی بیان و رسانه این کار ممکن میشود. اگر رشد اقتصادی میخواهیم با انتخاب مدیران شایسته و نه قبیلهای این کار ممکن میشود. با این ملاحظات اگر روند دو دهه گذشته همچنان ادامه یابد، نباید انتظار تصویر مثبتی را از آینده خود داشته باشیم.
مباحثاتی که بر سر بودجه سال ۱۴۰۰ در گرفت و نیز مشابه همین مباحثات در مورد بودجه سالهای گذشته (از جمله مقایسه بودجه نهادهایی غیرپاسخگو با بودجه عمرانی در فقیرترین استانهای کشور) نشان میدهد که اکنون و در شرایطی که ایران و ایرانیها در نبود مدلی موفق برای توسعه فقیرتر از همیشه شده اند، اهمیت توزیع دقیق و سنجیده منابع (بخوانید عدالت اجتماعی) بیش از همیشه اهمیت پیدا کرده است.