ترنج

در مورد

اقتصاددان

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۳ مطلب

  • حسین راغفر گفت: این اشرافیتی که بر جامعه امروز ما غلبه کرده، بیشتر امکان‌های تصمیمات اساسی را کور کرده و منافذ تنفس را برای این بخش سالم و شریف، تنگ‌تر کرده است. من تصور می‌کنم که این فرصت برای اصلاحات و بازسازی کشور وجود دارد. ما نیازمند تغییرات اساسی و ورود یک نگاه کاملا متفاوت و متعهد و پایبند به قانون اساسی و اصول آن هستیم.

  • کمال اطهاری اقتصاددان برجسته کشورمان گفت: بیشتر جناح‌های سیاسی شعار می‌دهند که نابرابری یا نبود آزادی بد است، اما راهکاری ارایه ندادند که آزادی یا برابری چگونه باید تحقق پیدا کند، چراکه به این نکته بی‌توجه بودند که تحقق اهدافی مانند آزادی و عدالت در درون یک الگوی توسعه منعکس می‌شود و در چیز دیگری جز این الگو، تنها شعار است.

  • همیشه تفاوتی هست بینِ افکار استادانِ اتوکشیدۀ دانشگاه، و بحران‌های وخیمی که در دنیای واقعیت روی می‌دهند. به‌همین دلیل، خیلی وقت‌ها راه‌حل‌های استادان دانشگاه برای حل مشکلات، در نظر سیاست‌مداران مضحک و غیرعملی جلوه می‌کند. اما این روند در سال‌های اخیر دو استثنای بزرگ داشته است: توماس پیکتی، ستارۀ جوان علم اقتصاد و یانیس واروفاکیس، وزیر اقتصادِ دولت سیریزا. اما آیا تلاش‌های آن‌ها می‌تواند اروپا را نجات دهد؟

  • حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا می‌گوید: بنده خیلی سال است که می‌گویم با همین فرمان و سمت‌وسو اگر ادامه دهیم، به بن‌بست خواهیم رسید؛ اما فکر نمی‌کنم که این نقطه بن‌بست که ما را ناگزیر به تحول ساختاری کند، حتما سال ۱۴۰۰ خواهد بود. فکر می‌کنم همچنان فرصت وجود داشته باشد. تحلیل قطعی نمی‌توان ارائه داد.

  • سارجنت بر این باور است که او در دهه ۷۰، انتظارات عقلانی را به مدل کینز اضافه کرده است. در مقاله معروف سارجنت با عنوان «پایان چهار تورم بزرگ»، ترکیب انتظارات عقلانی با توصیه کینز، راه مهار ابرتورم‌ها را شرح داده است. به گفته این اقتصاددان، هر چهار کشور مورد اشاره در مقاله (آلمان، اتریش، مجارستان و لهستان) تنها زمانی توانستند بر تورم فائق آیند که انتظارات مردم را مدیریت کنند. به عقیده سارجنت، مدیریت انتظارات هم با پیش‌بینی‌پذیر شدن اقدامات دولت، پرهیز از تغییر سیاست ناگهانی و کنترل کسری بودجه و…

  • مسعود نیلی اقتصاددان در یادداشتی می نویسد: مدتی است که دو تصویر متضاد در قاب اقتصاد ایران جلوه‌نمایی می‌کند. در حالی‌که بنگاه‌های اقتصادی در تقلای حیات و ممات، فشار‌های کمرشکنی را تحمل می‌کنند و آینده روشنی برای خود نمی‌بینند، ارزش سهام آ‌نها به صورت جهشی افزایش پیدا می‌کند. در یک طرف رشد‌های «سالانه» صفر یا منفی تولید و رشد‌های منفی بزرگ سرمایه‌گذاری قرار دارد و در طرف دیگر رشد‌های «روزانه» بالا و مثبت ارزش سهام آنها! داستان چیست؟ چرا مزاج بنگاه‌ها بلغمی است و مزاج بورس صفراوی؟

  • در تداوم جنبش ضد تحريم، 82 اقتصاددان، 34 حقوقدان شاخص و 39 سردبير و مديررسانه‌هاي مطرح ايران در بيانيه اي خطاب به همكاران خود در جهان خواستار حمايت آنها از جنبش ضد تحريم در ايران شدند.

تبلیغات