ترنج

در مورد

قتل

در فرارو بیشتر بخوانید

۵۵۳۲ مطلب

  • مرد جوان که یک میلیارد تومان به دوستش قرض داده بود وقتی متوجه شد به پولش نمی‌رسد با دعوت مرد بدهکار به خانه اش او را به قتل رساند و با کمک برادرش جسد را در سطل زباله رها کرد.

  • متهم به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: من یک‌بار ازدواج کرده و یک پسر دارم، اما به خاطر اختلاف با همسر اولم او را طلاق دادم. از سال ۱۳۹۲ هم با مقتول آشنا شدم و ازدواج کرده و دو دانگ خانه‌ام را با ۱۸۰ سکه طلا مهریه‌اش کردم غافل از این که او از همان ابتدا مرا فریب داده بود.

  • متهم گفت: من و خانواده‌ام با تلاش زیاد و پرداخت دیه توانستیم رضایت اولیای‌دم را جلب کنیم و حالا از قضات دادگاه خواهش می‌کنم تا حد امکان در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا بتوانم زودتر از زندان آزاد شوم.

  • زن از اینجا صدایش لرزان‌تر می‌شود: سه نفرشان سمت همسرم حمله کردند که طرف چپ من ایستاده بود. من را هم به سمت دیوار پرت کردند، از سمت دیوار هم کشیدند و ته جوب انداختند. سرم ضربه خورد چشمم سیاهی رفت، پشتم را چاقو زده و همانجا نگه داشتند_ که چند بخیه هم خورده_ دستبندم را از دستم درآوردند، اما حلقه را نتوانستند؛ اینقدر تلاش کردند که دور حلقه تاول زد و زخم شد.

  • دوران کوتاه صدارت میرزا محمدتقی‌خان فراهانی معروف به امیرکبیر که اولین صدراعظم ایران بود مملو از اصلاحاتی است که اندکی پس از رسیدن به صدارت آغاز شد و تا پایان صدارت او (سه سال و سه ماه) ادامه داشت.

  • بنا بر اعلام پلیس نویدا، فیروز ۴۵ ساله اهل تهران شامگاه جمعه ۵ ژانویه با پلیس تماس گرفت و گفت دختر ۲۲ ساله‌اش، زینت، هدف ضربه چاقو قرار گرفته است. این دختر جوان به سرعت به بیمارستان منتقل شد، اما پزشکان گفتند او در اثر شدت جراحت جان باخته است.

  • سردار علی، ولی پور گودرزی از دستگیری عاملان قتل یک زن سالخورده خبر داد.

  • دختر جوان در رابطه با بخشش قاتل پدرش گفت: درست است که قاتل پدرم قصاص می‌شود، اما با مرگ او، پدرم زنده نمی‌شد. برای همین تصمیم گرفتم با پدر بزرگ و مادر بزرگم هم صحبت کنم و آن‌ها را راضی کنم که قاتل پدرم را ببخشند به شرط اینکه به ما پول بدهد تا بتوانیم در روستای زادگاه پدرم مدرسه‌ای به نام او بسازیم. مبلغی که ما خواسته‌ایم کم است و نمی‌دانم بشود با آن مدرسه ساخت یا نه، اما هدفمان این است که نام پدرم را زنده نگه‌داریم و امیدوارم به خواسته‌مان هم برسیم.

  • متهم در بازجویی گفت: من و برادرم اولین باری بود که قصد سرقت داشتیم آن هم برای اجاره خانه بود ما به پول نیاز داشتیم. صاحب خانه پول پیش و اجاره خانه را زیاد کرده بود. با برادرم به این فکر افتادیم که سرقت کنیم. ساعت ۱۰:۳۰ صبح ۲۵ آذر از بومهن به تهران آمدیم. در خیابان‌ها می‌چرخیدیم و به‌دنبال سوژه بودیم. می‌خواستیم از آن‌ها پول یا طلا سرقت کنیم تا بتوانیم پول اجاره خانه را فراهم کنیم.

  • متهم ۲۷ ساله در تحقیقات گفت: هر چند وقت یک بار با دوستانم در محلی دور هم جمع می‌شویم و مشروب می‌خوریم. آن شب هم در پارک دور هم جمع بودیم که یکی از دوستانم با مقتول به نام حامد آمد. تا به حال حامد را ندیده بودم، او وقتی آمد مشروب مصرف کرده بود. ساعتی که گذشت نمی‌دانم چه شد که حامد به من توهین کرد و دیگر یادم نمی‌آید چه اتفاقی افتاد. آنچه به خاطرم می‌آید این بود که چاقو به‌دست در مقابل بدن نیمه جان حامد ایستاده بودم. فوراً او را به بیمارستان رساندم