ترنج

در مورد

اصلاحات

در فرارو بیشتر بخوانید

۳۸۵ مطلب

  • علیرضا علوی‌تبار، فعال اصلاح‌طلب: آقای هاشمی صاحب جایگاه بود و از موضع قدرت این طور بود اما آقای روحانی چنان موقعیتی نداشت. اطرافیان آقای هاشمی بعضا آدم های قوی بودند اما اطرافیان آقای روحانی... چه بگویم، بهتر است چیزی نگویم. در نگاه ما که روحیه انقلابی مان را هنوز داشتیم ایشان کمی هم خوشگذران بود و سبک زندگی لوکسی داشت.

  • قتل‌هایی که قبل از سال ۷۷ به‌وقوع پیوست، تصویر مشخصی بین مطبوعات آن زمان نداشت. به‌صورت پراکنده، کم‌وبیش اظهاراتی می‌شد که مثلا فلان قتل انجام‌شده یا فلان فرد شرور در نقطه‌ای از تهران ترور شده است یا فلان عنصر فاسد دچار مشکل شده، اما هیچ‌گاه روزنامه‌ها موضوع را تعقیب نمی‌کردند؛ اگر تعقیب هم می‌کردند شاید پاسخ روشن و دقیقی دریافت نمی‌کردند.

  • ما اگر می‌دانستیم از جانب نیروهای تمامت‌خواه این همه سنگ پیش پای روحانی خواهد افتاد و از آن سو، دولت دست راستی مانند ترامپ بر سر کار خواهد آمد، شاید بهتر بود اساساً عطای انتخابات را به لقایش می‌بخشیدیم و سرنوشت اصلاحات را به دولت روحانی گره نمی‌زدیم.نه اینکه بخواهم، تنزه‌طلبی کنم اما خود دولت روحانی هم استعداد و ظرفیت کافی برای مقابله با معضلات داخلی نداشت . بنابراین ما به لحاظ اخلاقی هم نمی‌توانستیم وظیفه‌ای در قبال وی داشته باشیم.

  • سلاح نقد را نبايد دست‌کم گرفت. حداقل بقيه را به تأمل وامي‌دارد. بايد نقد کنيم. نشان دهيم که حرف ما با همه‌چیز سازگار نيست و چیزهایی را رد می‌کند. اگر این کار را می‌کردیم، خیلی به شکل‌گیری آن شبکه کمک می‌کردیم. به نظرم عناصری از گفتمان اثباتی شکل ‌گرفته كه باید به‌کارگیری آن را شروع کنیم. برخی از جوانانی که مجموعه «فرشگرد» را راه انداخته‌اند، در مجموعه‌ای بودند به نام «دانش‌آموختگان لیبرال»؛ لیبرالِ سلطنت‌طلب؟ مشخص است که چیزی ایراد دارد. چطور ممکن است؟ جز اغتشاش گفتمانی البته تعبیر بدتری هم دارد

  • بعد از اینکه جامعه متوجه نتیجه مثبت اصلاحات گرجستان شد این سوال مطرح شد که چرا «شیفت سیاسی» با تاخیر صورت گرفت و گرجستان در این بین زمان زیادی را از دست داد؟ بنابراین موج مطالعات جدید اقتصاددانان سیاسی به سمت پاسخ به این سوال گرایش یافت. برای پاسخ به این سوال اقتصاددانان جامعه را به دو گروه تقسیم کردند. گروهی که در قبال سیاست‌گذاری موجود رویکرد «چشم‌پوشی یا Ignorance» را در پیش می‌گیرند و اکثریت جامعه هستند.

  • پس از پیروزی 92 اصلاح‌طلبان یک پای خود را در دولت و پای دیگر خود را در جامعه قرار دادند. آنها به دنبال کاری بودند که نه سیخ بسوزد و نه کباب. عملکرد درخشان دولت اما موجب شد تا قایق مردم از سکوی دولت فاصله گرفته و در نتیجه پاهای اصلاح‌طلبان از هم مدام باز شود؛ با همین فرمان سقوط حتمی است.

  • شخصا موقعی رای می‌دهم که رای دادنم معنا داشته باشد. یعنی اگر احساس کنم به جایی رسیده ایم که به حسن رای بدهم یا به حسین، تفاوت معناداری نخواهد داشت، به احتمال بسیار زیاد رای نمی‌دهم. برای این‌که نمی‌خواهم مسئولیت این انتخاب با من باشد. کسانی که ما را به اینجا می‌رسانند باید مسئول این وضع باشند. من از سال ۹۲ به غیر از سال ۹۶ در زندان رای دادم؛ چرا که احساسم این بود که رای ما تعیین‌کننده و اثرگذار است. امروز اگر همان لیست ۹۴ را جلویم بگذارند برای انتخابات ۹۸ رای نمی‌دهم.

  • عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی همدان با بیان اینکه تلاش اخیر در رشته علوم قرآن در جهت تجمع واحد‌های آموزشی گسترده‌، موشکافانه و جامع است، اظهار کرد: اگر در برنامه جدید در خصوص فقدان دانش عمومی دین‌شناسی و الهیات احساس می‌شود، حتما بایستی جبران شده و واحدهای جدیدی جایگزین شود.

  • آقای خاتمی به عنوان رهبر یک جریان سیاسی باید گام دوم و سوم را نیز بردارد، زیرا مردم و جامعه از هر گروه یا گرایش سیاسی انتظار عمل دارند و نه فقط ارائه تحلیل. گام دوم تعیین ساختار اجرایی و تشکیلاتی یا همان اراده‌ای است که باید بر مبنای این تحلیل عمل کند و آن را پیش ببرد.

  • عارف بنیاد باران، شورای عالی سیاست‌گذاری و همه و همه که صرف عنوان اصلاحات صحبت می‌کنند، باید تلاش کنند این جریان در جامعه به عنوان دموکراسی‌خواهان شناخته شود و کسی که سیاست هم نمی‌داند بتواند تشخیص دهد اصلاح‌طلبان، دموکراسی‌خواه و آزادی‌طلب هستند.