دانشگاه عرصه «آزادی دانشگاهی» است و جامعهای میتواند محمل خلاقیت، باروری اندیشهها، حرکت و پویایی فکری و اجتماعی باشد که آزادی دانشگاهی را فارغ از نفوذ قدرت سیاسی به رسمیت بشناسد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۷۷ مطلب
دانشگاه عرصه «آزادی دانشگاهی» است و جامعهای میتواند محمل خلاقیت، باروری اندیشهها، حرکت و پویایی فکری و اجتماعی باشد که آزادی دانشگاهی را فارغ از نفوذ قدرت سیاسی به رسمیت بشناسد.
امروز زمان نگرانی و اظهار تاسف کردن برای محمد فاضلی نیست که با استعداد و دانش و کوششی که دارد، همیشه چشماندازهای بسیاری در برابرش گشوده است. امروز روز غصه خوردن برای خود، برای ما اصحاب علوم اجتماعی و انسانی نیست که باید وقت خود را به جای نوشتن چنین مقالاتی از آنچه بدیهی است، صرف دفاع و دغدغه داشتن، اندیشیدن و یافتن راه حلی برای مشکلات بی پایان مردمان کنیم
تعلیق استادِ فاضل و مصلح، جناب محمد فاضلی از تدریس در دانشگاه، زنگ خطری برای آزادی تفکر و بیان است.
به راستی امثال او چرا و چگونه حذف میشوند؟ چه کسانی از حذف او خرسندند و بهره میبرند؟ مدیریتهای عشیرهای صرفا به شادی و سرور در عشیره خود دلخوش هستند. تنها محدودی از کسان و اطرافیان خویش را میبینند.
دانشگاه شهید بهشتی در بیانیه ای اعلام کرد: قرارداد پیمانی دکتر فاضلی به علت عدم انجام تکالیف مقرر مورد تایید هیئت قرار نگرفته است.
هر تصمیمی مبنی بر اخراج و یا جذب هیئت علمی در دانشگاهها باید طبق قوانین و مقررات صورت بگیرد.
صبح امروز، خبری در خصوص اخراج محمد فاضلی استادیار دانشگاه شهید بهشتی و یکی از جامعهشناسان مطرح ایرانی در فضای مجازی منتشر شد.
۵۷ نماینده مجلس طرحی با عنوان «رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی کشور» ارائه کردهاند که یک مقدمه توجیهی، شش ماده و ۱۰ تبصره را دربر گرفته و هزار و ۴۶۵ کلمه است. این طرح به دلیل ارتباط با حوزه آموزش، از جنس سیاستگذاری فرهنگی است. نشان خواهم داد که این طرح چگونه عمق فاجعه در سیاستگذاری کشور بهطور کلی و سیاستگذاری فرهنگی بهطور خاص را نشان میدهد.
محمد درویش که از منتقدان عیسی کلانتری، رییس سازمان محیط زیست است او را متهم کرده است. به عقیده درویش «انگار عیسی کلانتری تحت فشار رییسجمهور و به بهای قربانیکردنِ وزیر نیرو، میخواهد به حسن روحانی ثابت کند به عهدش وفاکرده و اینک توپ در زمین وزارت نیرو است! پرسش، اما این است که آیا اردکانیان اجازهی اجرای این نمایشنامه را میدهد، حتی اگر در این راه قربانی استیضاح شود؟!»
باستی هیلز بهواقع دم خروس همه تناقضهایی است که حکمرانی را در بر گرفته است. باستی هیلز لواسان، یک سویه درونمایه آمریکایی سازی حکمرانی (یعنی نظام اقتصادی مولد رانت، نابرابری، دنیاگرایی) و همزمان سویه دیگری از غیرآمریکایی بودن (ناتوانی در حمایت از فناوری، کارآفرینی و خلاقیت غیررانتی؛ و عدم مداخله فسادآمیز در بازار) را به شکل متناقضی در هم میآمیزد.