ترنج

در مورد

کردستان عراق

در فرارو بیشتر بخوانید

۲۷۹ مطلب

  • ارتفاعات مملو از برف کوه‌های چومان در کردستان عراق جمع زیادی از علاقمندان به اسکی را به این نقطه جذب کرده است.

  • یک استاد دانشگاه، گفت: تمام کسانی که می‌خواستند اسرائیل را نابود بکنند، در این ۷۵ سال، ناخودآگاه، غیر مستقیم، بیشترین خدمت را به اسرائیل کردند.

  • با فرا رسیدن اولین موج بارشی سال، شهر اربیل مرکز اقلیم کردستان عراق شاهد بارندگی بود. بر اساس اعلام اداره کل هواشناسی کردستان عراق، منطقه شمامک با رسیدن به ۳۷ میلی‌متر از نظر بارندگی در جایگاه نخست قرار گرفت. بارش باران با کاهش دما همراه بود و بالاترین دمای روز به ۱۵ درجه سانتیگراد رسید که باعث شد شهروندان برای اولین بار پس از آمدن پاییز احساس سرما کنند.

  • غار سناوه که زمانی به عنوان بیمارستانی برای درمان پیشمرگه‌های کُرد مجروح و شهروندان مورد استفاده قرار می‌گرفت، حالا مقصد گردشگران تبدیل شده است.

  • یک پهپاد نظامی از مرز ترکیه وارد حریم هوایی عراق شد و فرودگاه (عربت) در استان سلیمانیه در اقلیم کردستان عراق را بمباران کرد.

  • قرار است کلیه پایگاه‌های گروهک‌های تروریستی شامل گروهک کومله، پاک، پژاک و حزب دموکرات کردستان در جدار مرز ایران و دیگر نقاط اقلیم کردستان عراق در نزدیکی ایران برچیده شود و این گروهک‌ها در یک اردوگاه در عمق خاک اقلیم شمال عراق ساماندهی شوند.

  • نوشیروان عبدالرحمن و شلر سلیم اهل سلیمانیه عراق با روغن‌هایی که از پوست مار می‌گیرند امرار معاش می‌کنند. این زوج گفتند که از مار‌ها مراقبت می‌کنند و در خانه خود در منطقه دوکان در سلیمانیه عراق به آن‌ها غذا می‌دهند. عبدالرحمن می‌گوید که از کودکی به مار علاقه داشته است.

  • با حذف کنترل شده ۳۱۳ مین از منطقه دوکان در سلیمانیه عراق از حوادث ناخواسته نیز جلوگیری شد. تاکنون ۴۰۰ نفر در منطقه دوکان بر اثر این مین‌ها جان باخته و مجروح شده اند.

  • مین‌های به جا مانده از جنگ ایران و عراق همچنان تهدیدی برای حکومت اقلیم کردستان است

  • ویدئویی از لانیا فاخر، جوانترین دختر اسب سوار اقلیم کردستان عراق که بر اثر مرگ اسبش در حال گریه و زاری است در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. کلیپی از این دختر ۸ ساله در شبکه‌های اجتماعی پخش شد که به دلیل مرگ اسبش به شدت گریه می‌کند. او گفت: پدرم این اسب را به من داد و من او را خیلی دوست داشتم و هر روز از او مراقبت می‌کردم و به او غذا می‌دادم. روز آخر به دلیل مریض بودن به او غذا دادم و دکترش مانع از نزدیک شدنم به او شد، اما من اصرار کردم که به او غذا بدهم.

تبلیغات