پیرزن ۷۰ ساله که با رفتن شوهرش خشم و عصبانیت در چهرهاش موج میزد و حسادتهای زنانه در وجودش شعلهور شده بود، ناگهان به طرف انباری منزلش رفت و با برداشتن بطری حاوی بنزین منتظر تاکسی بیسیم ایستاد. دقایقی بعد پیرزن از بولوار هنرستان به سوی قاسمآباد حرکت کرد و در مقابل مجتمع مسکونی هوویش از تاکسی پیاده شد و زنگ واحد آپارتمانی هوویش را به صدا درآورد.