دادستان عمومی و انقلاب خمینیشهر اصفهان با اشاره به سابقه بیماری روحی و روانی قاتل گفت: در این حادثه پدر و مادر و ۲ خواهر قاتل به قتل رسیدند و سپس قاتل نیز خود را کُشت.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۰۹ مطلب
دادستان عمومی و انقلاب خمینیشهر اصفهان با اشاره به سابقه بیماری روحی و روانی قاتل گفت: در این حادثه پدر و مادر و ۲ خواهر قاتل به قتل رسیدند و سپس قاتل نیز خود را کُشت.
پسر خانواده ابتدا سعی داشت با داستانسراییهایش خود را در ماجرای قتل پدرش بیگناه بداند و این در حالی بود که ادعاهای مرد جوان و همسرش با هم تناقض داشت و همین کافی بود تا راز این جنایت خانوادگی فاش شود.
مرد جوانی که خواهرش را وسط خیابان آتش زد در بازجوییهای پلیسی، ادعاهای عجیبی را مطرح کرد که با فیلم منتشر شده از اقدام مرگبارش متفاوت است.
در تحقیقات مأموران مشخص شد که در این درگیری زن جوانی با ضربات زیاد چاقو توسط همسرش به قتل رسیده است و پس از آن با حضور تعدادی از اقوام زن و مرد، درگیری و نزاع ادامه پیدا کرده و در نهایت یکی دیگر از طرفین درگیری که از اقوام زن جوان بوده نیز بشدت مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است.
در ابتدای جلسه پسر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من و برادرم برای ۲ متهم حکم قصاص میخواهیم. پدرمان به طرز فجیعی کشته شده است. او آنقدر پشت فرمان ماشین مقاومت کرده که بر اثر فشار، فرمان پراید کج شده بود. پدرمان بیرحمانه کشته شده و ما از قصاص گذشت نمیکنیم.
پدر مرد جوان به قتل رسیده درباره روز جنایت میگوید: «چند ماه از طلاق دخترم گذشته بود که یک شب تلفن خانه زنگ خورد. قبل از پاسخ دادن به خاطر اینکه معمولاً آن ساعت کسی به ما زنگ نمیزد نگاهی به ساعت خانه کردم. حدود ۱۰ شب بود و بدون اینکه سلامی بدهد ناگهان به من گفت که سر پسرت را از تنش جدا کردهام و حالا میتوانی جنازه او را از میدان آذربایجان با خود ببری.»
از اینکه دستگیر شده است، تعجب میکند. به خیال خودش، نقشهشان خیلی زیرکانه و حرفهای بود. اصلا تصور نمیکرد که بازداشت شود. میخواست از شر شوهرش خلاص شود. برای این کار خواستگار دخترش را پیدا کرد و از او یک قاتل ساخت. قاتلی که قصد داشت سه جنایت دیگر هم در پروندهاش ثبت کند.
من برای حل موضوع جلوی در رفتم، اما ناگهان میترا با چاقو به دستم ضربهای زد و بعد هم شهرام به من حمله کرد و با هم درگیر شدیم به خاطر سروصدای ما ناپدریام از خانه بیرون آمد و قصد داشت ما را از هم جدا کند که میترا و شهرام او را با چاقو زدند و فرار کردند.
صبح روز حادثه، در پارک نزدیکی محل قتل در حال قدم زدن بودم که با مرد جوانی آشنا شدم. او اسلحهای داشت که ۵۰۰ هزار تومان میفروخت. بعد از کلی چانه زدن، ۲۵۰ هزار تومان در ازای اسلحه و فشنگهایش دادم و اسلحه را خریدم. من ساعت رفت و آمدهای پدرخواندهام را میدانستم شب منتظرش ایستادم، قصدم کشتن او نبود فقط میخواستم زهرچشم بگیرم تا حقوقم را بالا ببرد. وقتی او را دیدم یک تیر شلیک کردم که از شانس بدم کشته شد.
در نخستین بررسیها مشخص شد متهم ساعت ۸:۰۵ صبح دوم اسفند همسرش را که ۷ ماهه باردار بود در اتاق خواب خانه اش در طبقه چهارم ساختمانی در خیابان دیباجی با شلیک یک گلوله به قتل رسانده و بعد از آن راهی خانه برادرش شده و او را نیز با شلیک یک گلوله از پشت سر مجروح کرده و سپس سوار خودرو ۲۰۷ خود شده وهنگام خروج از خیابان از روی پیکر برادرش نیز عبور کرده است که پس از انتقال مرد مجروح به بیمارستان وی به کما رفت و به علت مرگ مغزی با رضایت خانواده اش، اعضای بدن مرد ۵۳ ساله اهدا شد.