معاون مبارزه با جرائم جنایی آگاهی تهران بزرگ از نقش حیاتی ساعات ابتدایی پس از ناپدید شدن افراد در کشف پرونده خبر داد و گفت:از خانوادهها درخواست میکنم در صورت بروز فقدان، خانوادهها باید بدون اتلاف وقت موضوع را به اداره چهارم پلیس آگاهی اطلاع دهند.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۵۵ مطلب
معاون مبارزه با جرائم جنایی آگاهی تهران بزرگ از نقش حیاتی ساعات ابتدایی پس از ناپدید شدن افراد در کشف پرونده خبر داد و گفت:از خانوادهها درخواست میکنم در صورت بروز فقدان، خانوادهها باید بدون اتلاف وقت موضوع را به اداره چهارم پلیس آگاهی اطلاع دهند.
تلاش برای یافتن دو دختر نوجوان گمشده در تهران تا این لحظه بی نتیجه بوده است.
علی حسیننژاد عموی الهه، گفت: «ما یک شماره تلفن را در آگهیهای منتشر شده درج کردیم تا اگر کسی خبری از او دارد، از طریق این شماره به ما اطلاع بدهد، اما متأسفانه از همان روز اول تا حالا بیش از صدها نفر طی برقراری تماس فقط برای ما ایجاد مزاحمت کردهاند.»
تیم جنایی در نخستینگام با اقدامات گسترده اطلاعاتی و مخابراتی، هویت آدمربایان اتباع افغان را شناسایی کردند و متوجه شدند که آنها با برنامهریزی قبلی و به صورت سازمان یافته اقدام به این اعمال مجرمانه کردند.
اسرار ناپدید شدن مرد جوان بعد از گذشت یک ماه با دستگیری همسر وی و اعترافات جدید او فاش شد.
۳۰ آذر ماه سال جاری «علیرضا بخشیان» نوجوان ۱۴ ساله که برای خرید نان از خانهشان در محله جوادیه تهران خارج میشود بهطور مشکوکی مفقود میشود. به گفته پدر این نوجوان «علیرضا شب یلدا چند بار از صبح برای خرید از خانه خارج شده بود، اما سرظهر که برای خرید نان از خانه خارج میشود دیگر به خانه برنمی گردد.»
مرد میانسال که خبر ناپدید شدن مرموز همسرش را به پلیس اعلام کرده بود بهعنوان تنها مظنون این پرونده بازداشت شد.
پایان عملیات به معنی پایان کار برای خانواده رضانژاد نیست. پدر، برادر و تعدادی از اقوام نزدیک این دختر که از همان روزهای نخست شانه به شانه نیروهای امدادی به دنبال نشانی از سها بودند، همچنان در این منطقه حضور دارند و حالا با توجه به قوت گرفتن احتمال ربوده شدن این دختر، این ماجرای عجیب را از طریق دستگاه قضائی پیگیری میکنند.
چهارشنبه ظهر بود که تلفنم زنگ خورد. خانمی پشت خط بود، گفت: از کلانتری ترمینال جنوب در تهران تماس میگیرد. اسم و فامیلم را گفت و از من پرسید آیا علی را میشناسم. با هیجان گفتم بله مادرش هستم. وقتی گفت که پسرم پیش او است و من باید او را پیش خودم بیاورم از خوشحالی نزدیک بود بیهوش شوم. آن پلیس زن بهترین خبر دنیا را به من داد و وقتی فهمیدم چطور برای پیداکردن من تلاش کرده است، واقعا دوست داشتم که دستش را ببوسم. بلافاصله به تهران رفتم و پسرم را دیدم.
خانم "لیدا کاوه" لی از دو روز پیش (جمعه) حدود ساعت ۲ بعد از ظهر حوالی سعادت آباد و شهرک غرب در سلامت کامل گم شده است.