آقای حداد عادل پاسخ بدهید/ بنزین پنجهزار تومانی ادامه آبی است که از سر گذشته است
عیدی سال ۸۴ با ظاهری موجه، درعمل برای مردم بسی گران تمام شد و حالا کار بهجایی رسیده که سخنگوی دولت میگوید، ریشه ناترازی ۳۰ هزار مگاواتی برق را هم باید در آن مصوبه یا تصمیم جُست. کاهش فاحش قدرت خرید مردم، مجال افزایش بیشتر را از دولت سلب کرده، ولی این بادهها هم کی به مستی هزینههای دولت کفاف میدهد؛ درحالیکه با محاسبه ساده میتوان دریافت پنجهزار تومان هم چاره کار نیست و بیشازآن هم خارج از توان مردم است.
مهرداد خدیر در یادداشتی در روزنامه هم میهن نوشت: سخنگوی دولت در توضیح سهنرخیشدن قیمت بنزین (درواقع با احتساب بنزین سوپر وارداتی چهارنرخی)، قیمت پنجهزار تومانی نرخ سوم و نیز ناترازی برق، به آثار زیانبار طرح تثبیت قیمتها در دولتهای قبل اشاره کرده، هرچند بیان دقیقتر آن در نخستینسال مجلس هفتم ـ درست در 21 سال قبل ـ و چنین روزهایی است. منظور خانم فاطمه مهاجرانی این است که اگر از روند طبیعی افزایش متناسب با نرخ تورم یا دستمزد، جلوگیری و اصطلاحاً این فنر جمع نشده بود، با وضعیت کنونی روبهرو نمیشدیم.
به یاد آوریم، اصولگرایانی که مجلس هفتم را با اِعمال نظارت استصوابی و ردصلاحیت شمار قابلتوجهی از نمایندگان مجلس ششم بهدست آورده بودند، در واپسین سال دولت اصلاحات و در پاییز 1383 برآن شدند که سیمای ضدگرانی و قهرمان ارزانی از خود ترسیم کنند تا میوه آن را در انتخابات ریاستجمهوری در بهار 1384 بچینند.
ایده اصلی طرح تثبیت قیمتها که با عنوان اصلاح یکماده از برنامه چهارم توسعه ارائه و تصویب شد، ازآنِ مرحوم احمد توکلی بود و دست دولت خاتمی را در سال پایانی، در پوست گردو گذاشتند. درحالیکه در روندی معقول و محاسبهشده، قیمت 9 قلم کالا و غالباً فرآوردههای سوخت و انرژی، هرسال قدری افزایش مییافت و متقابلاً با دستمزد پوشش میدادند و مانع تشدید تورم میشدند.
نتایج کار البته نشان داد، داستان نه چنان است که میپنداشتند و ثابت نگاهداشتن قیمت آن 9 قلم، بیشازآنکه مانع افزایش اقلام دیگر شود، خود آنها را به ورشکستگی و در اصطلاح امروز، ناترازی انداخت و تغییر با شوک بحرانهای اجتماعی از جنس آبانماه 98 همراه شد. وسعت آن خطا چنان بود که محمدرضا باهنر که صحن را در سرانگشت خود داشت و از طرح حمایت میکرد، بهتازگی اذعان کرده، آن کار خطا بوده است.
البته وقتی آثار زیانبار آن در سالهای بعد روشن شد، توجیه آقای توکلی این بود که قصد ما این بود که تنها در سال اول برنامه (1384) قیمتها به نرخ شهریورماه 83 باشد و قرار نبود که در سالهای بعد هم ثابت بماند اما چون احمدینژاد روی کار آمد، آن را ادامه داد تااینکه پس از چندسال توقف در بحث یارانه نقدی قیمتها تغییر کرد.
از آنچه در دوم دیماه 83 و در توجیه تثبیت قیمتها گفته بود، اما چنین موضوعی برداشت نمیشد: «مجوز به دولت برای افزایش 10 درصدی قیمت، باعثشده که دولت پیشگام تورم در کشور شود، با طرح آثار غیرتورمی در جامعه مشخص خواهد شد و وقتی قیمتها مهار شود، جامعه بهسمت تثبیت تصویب این قیمت پیش خواهد رفت.
بنزین یک کالای تورمی است، اثربخشی آن در جامعه بسیار بالاست و وقتی اعلام شود که برای سال بعد قیمت بنزین تثبیت میشود، تورم هم کنترل میشود. افزایش قیمت بنزین، تورمی را حاصل خواهد کرد که اثرات سوء آن، بیشتر باعث فقیرشدن قشر آسیبپذیر خواهد شد؛ چراکه ثروتمندان چیزی برای فروش دارند و روی قیمت اجناس خود میکشند اما این قشر دستمزدبگیر است که آثار سوء افزایشقیمت را باید تحمل کند.» (خبرگزاری فارس، 2 دیماه 83، مشروح مذاکرات صحنعلنی مجلس)
بااینوصف گزاف نیست اگر گفته شود، تثبیت قیمت 9 قلم کالا و عمدتاً اقلامی چون بنزین و گازوییل در سالهای 83 و 84 در وهله نخست یادآور آن مرحوم است، سپس محمدرضا باهنر و در ادامه محمود احمدینژاد که ریاستجمهوری او متأثر از همین مصوبه هم بود.
نام دیگر آقای حداد عادل، رئیس مجلس هفتم است که در نخستین جلسه سال جدید (84) در نطقی گفت، در ایام نوروز مردم از او تشکر میکردند که با تصویب مجلس، امسال دیگر قیمت بنزین گران نمیشود و از آن بهعنوان «عیدی» مجلس به مردم یاد کرد.
جالب اینکه پنجسال بعد، پرونده طرح تثبیت قیمتها را وزیر نیروی دولت دوم احمدینژاد (مهندس مجید نامجو) باز کرد، وقتی بهصراحت گفت: «شکل صنعت برق از زمان تثبیت قیمتها آغاز شد. چنین تصمیمی ازیکسو باعث افزایش روزافزون تقاضا و ازسویدیگر باعث ازبینرفتن توان سرمایهگذاری برای افزایش عرضه حاملهای انرژی شد و با گذشتزمان، عدمتعادل در عرضه و تقاضا، درنتیجه کمبود برق را گریزناپذیر خواهد کرد و این همان اتفاقی است که افتاده است. (ایران اکونومیست،30 تیرماه 90)
همانموقع رئیس سندیکای برق هم بر این نظر صحه گذاشت و گفت: «بدهی دولت باعث ورشکستگی تدریجی برخی از تولیدکنندگان تجهیزات برق شده و عامل اصلی نابسامانی فعلی در سندیکای برق، بهدلیل مصوبه تثبیت قیمتها در مجلس هفتم است.»
باایناوصاف آنچه خانم مهاجرانی گفته، بیان محافظهکارانهای است از یک واقعیت و البته شکل درست و دقیق این بود که مشخصاً اشاره میشد در مجلس هفتم (نه در دولتهای قبل) این اتفاق افتاد و موجب انحراف از مسیر شد.
انحراف از ریل توسعه اگرچه از همان سال 84 شروع شد و هرچه گذشت زاویه آن گشادهتر شد اما محدود به بنزین نیست. ولی ریشه را باید در همان مصوبه دانست و بهتر بود پیش از سخنگوی دولت، خود رئیسجمهور به این موضوع اشاره میکرد؛ هرچند در آنزمان عضو دولت (وزیر بهداشت) بود و هنوز نماینده مجلس نشده بود.
سال بعد از آن، مصوبه (تثبیت قیمتها) دولت به دست اصولگرایان افتاد اما زود دریافتند، احمدینژاد آنی نیست که میپنداشتند ولی تا مجلس هفتم برقرار بود، کار چندانی از احمد توکلی و دوستان برای آنکه آب رفته را به جوی بازگردانند، برنیامد و از مجلس هشتم با مدیریت علی لاریجانی بر آن شدند تا اصلاحاتی انجام دهند و قرار بود از سال 88 آن را کلید بزنند که بهخاطر التهابات و اتفاقات بعد از انتخابات، امکان آن فراهم نیامد و سال بعد در قالب یارانه نقدی، بهجای یارانههای مستقیم، به اجرا درآمد.
در همانسال مجید انصاری، عضو مجمع تشخیص مصلحت، در همایشی گفت: طرح تثبیت قیمتها، سالانه 10 میلیارد دلار زیان وارد کرده و هرسال انباشتهتر میشود.
باری، عیدی سال 84 با ظاهری موجه، درعمل برای مردم بسی گران تمام شد و حالا کار بهجایی رسیده که سخنگوی دولت میگوید، ریشه ناترازی 30 هزار مگاواتی برق را هم باید در آن مصوبه یا تصمیم جُست.
کاهش فاحش قدرت خرید مردم، مجال افزایش بیشتر را از دولت سلب کرده، ولی این بادهها هم کی به مستی هزینههای دولت کفاف میدهد؛ درحالیکه با محاسبه ساده میتوان دریافت پنجهزار تومان هم چاره کار نیست و بیشازآن هم خارج از توان مردم است.
دست احمد توکلی از دنیا کوتاه است و با تقابل با احمدینژاد کوشید تا جبران کند، دیوار حاشا نزد حامیان هم بلند است؛ وگرنه میشد 21 سال قبل در چنین روزهایی را یادآور شد که روزنامه کیهان، تیتر روزنامه تازهمنتشره اقتصادی را تاب نیاورد که این طرح را پوپولیستی دانسته بود و برای گفتوشنود خود عنوان «پوپول» را برگزید تا با نام آن روزنامه هم بازی کرده باشد.
آقای باهنر هم بهصراحت از اشتباهبودن آن مصوبه و آن تصمیم، سخن گفته. اما از آقای حداد عادل میتوان پرسید؛ با خسارت چنددَه میلیارد دلاری که دولت و ملت را به چهکنم چهکنم واداشته و چارهای جز چندنرخیکردن و درواقع راهکار «بنزین کنجدی» - تکرار تجربه تنوع قیمت نان برای بنزین- باقی نگذاشته، آیا همچنان مردم خود را به ایشان نزدیک و بهخاطر تثبیت قیمتها از ایشان تشکر میکنند یا گرانی اقلام خوراکی چنان امان همه را بریده که بنزین پنجهزار تومانی ادامه آبی است که از سر گذشته است؟