او را برگردان؛ این بار واقعاً خواهید ترسید!

برخی فیلمسازان ژانر وحشت، که چند زن هم بینشان هست راههای خاص خودشان را میپیمایند. برادران استرالیایی دنی و مایکل فیلیپو نیز از این دست فیلمسازان هستند که در پی فیلم ترسناک تحسینبرانگیز اولشان «باهام حرف بزن» (۲۰۲۳) فیلم ترسناک سه کلمهای امر دیگری ساختهاند: او را برگردان.
او را برگردان Bring Her Back یک فیلم ترسناک روانشناختی و فراطبیعی از سینمای استرالیا است که برادران دوقلوی دنی و مایکل فیلیپو آن را کارگردانی کردهاند؛ فیلمسازان جوانی که سه سال پیش با اولین فیلم بلندشان با عنوان باهام حرف بزن Talk to Me خود را به سینمادوستان و ژانر وحشت معرفی کردند (فیلمی که در جشنوارههای ساندنس و برلین به نمایش درآمد و تحسین شد). فیلم ترسناک او را برگردان با بودجهای پانزده میلیون دلاری تولید شده و در گیشه به فروشی ۲۳ میلیونی دست پیدا کرده است.
به گزارش ایران، داستان فیلم درباره خواهر و برادری ناتنی است که یتیم میشوند و بهواسطه مادرخوانده جدیدشان از میانه مناسکی مرموز و اهریمنی سر درمیآورند. در سایت جمعآوری آرای منتقدان راتن تومیتوز ۸۹ درصد از نقدهای ۲۰۲ منتقد، مثبت هستند و توافق عمومی درباره فیلم چنین میگوید: «کابوسی خانوادگی که عمیقترین ترسهایش را از بازی جنونآمیز سالی هاوکینز میگیرد. برگردان یک فیلم هراسانگیز شایسته تقدیر است که دوباره دنی و مایکل فیلیپو را به عنوان اساتید مدرن ژانر وحشت معرفی میکند.» در سایت متاکریتیک هم امتیاز میانگین ۷۵ از ۱۰۰ بر اساس ۳۳ نقد برای فیلم به دست آمده است. در ادامه گزیده نظر سه منتقد برجستهای را میخوانید که نقدها و امتیازهایشان در هر دو سایت ثبت شده است.
مادرخواندهای بیشباهت به بقیه
ما از فیلمهای ترسناک آمریکایی انتظارهای زیادی داریم که احتمالا دلیل نظرهای کاملا متفاوت و صفر و صدی درباره آنهاست؛ و به همین خاطر است که بهندرت فیلم ترسناکی پیدا میشود که مورد توجه اکثریت قرار بگیرد. ما میخواهیم یک فیلم ترسناک آمریکایی به ما شوک بدهد اما نه آنقدر که دچار تروما شویم؛ میخواهیم مشمئزکننده باشد اما بیمارمان نکند؛ میخواهیم مو بر تنمان سیخ کند اما نه اینکه یک ماه کابوس ببینیم؛ و مهمتر از همه اینها، میشود چندتا شوخی هم داشته باشد.
با وجود این قواعد تحمیلی، برخی فیلمسازان ژانر وحشت، که چند زن هم بینشان هست راههای خاص خودشان را میپیمایند. برادران استرالیایی دنی و مایکل فیلیپو نیز از این دست فیلمسازان هستند که در پی فیلم ترسناک تحسینبرانگیز اولشان «باهام حرف بزن» (۲۰۲۳) فیلم ترسناک سه کلمهای امر دیگری ساختهاند: او را برگردان.
البته وجه اشتراک این دو فیلم بیش از این است: هر دو از سوگ خانوادگی تغذیه میکنند و انرژی میگیرند؛ و هر دو حساسیت خارقالعادهای نسبت به شخصیتهای محوریشان نشان میدهند که از نظر احساسی پوستشان کنده شده است… فیلم بازیهای شگفتانگیزی هم دارد. سالی هاوکینز دقیقا میداند چطور جنون سرخوشانه و بیرحمیهای مکارانه شخصیتش لورا (مادرخوانده) را بازی کند و سورا وونگ در اولین نقش سینماییاش به شخصیت پایپر (خواهر کمبینا) استقلالی پرشور بخشیده است؛ اما بیلی برت با ویژگیهای فرشتهگون و اصالت احساسیاش، شخصیت اندی (برادر) را به زخم فیلم بدل کرده است که بهتدریج سر باز میکند. برت وقتی در سریال اپل تیوی پلاس با عنوان هجوم (۲۰۲۱-۲۰۲۵) بازی کرد تازه نوجوان شده بود اما استعدادش غیرقابل کتمان بود.
برادران فیلیپو یک بار دیگر با مدیر فیلمبرداری درجهیکشان اِرِن مکلیسکی کار کردهاند. او را برگردان حتی فراتر از باهام حرف بزن رفته است و قمار بیشتری روی ایده «تنبیه کردن بیگناه» کرده است؛ موضوعی که باعث شد به این فکر کنم که برادران فیلیپو فقط نمیخواهند اعصاب ما را خرد کنند و ترس را به جانمان بیندازند بلکه میخواهند قلبهای ما را هم بشکنند.
فیلمی که میتواند شما را بههم بریزد
هدفِ تقریبا هر فیلم ترسناکی - بجز ترساندنهای ناگهانی - بههم زدن آرامش و آشفته کردن شما است. با وجود این، اگر معتاد فیلمهای ترسناک باشید میتوانید در برابر چنین ترساندنهایی مقاوم شوید؛ و بهندرت با فیلم ترسناکی روبهرو شوید که واقعا بتواند شما را به وحشت بیندازد و خوابهای شما را آشفته کند؛ اما او را برگردان - دومین فیلم بلند برادران فیلیپو که پیش از ورود به عرصه فیلمسازی، ویدیوهای کمدی-ترسناک برای یوتیوب تولید میکردند - یک فیلم ترسناک آشفتهکننده است… دنیای داستانی فیلم ساده و ابتدایی است؛ از آن دست که میتوانید در یکی از آثار هراسانگیز سیاه و سفید دهه ۱۹۶۰ رومن پولانسکی نظیرش را ببینید.
با وجود این، روحیه کلاسیک درونم آرزو میکند که او را برگردان، بیش از این منطقی و تروتمیز بود؛ اما در هر صورت، شیوه کار امپرسیونیستی برادران فیلیپو آنقدر استادانه است که همه چیز را توجیه کند؛ و البته که آنها به بستن تمام سرنخهای آزاد خونین در دل داستان اهمیتی نمیدهند. هرچه باشد آنها در پی خلق یک فضای شوم و شوکهای ناشی از آن هستند.
سالی هاوکینز که با بازیهای تحسینبرانگیزش در فیلمهای مایک لی از جمله بیغم (۲۰۰۸) و همه یا هیچ (۲۰۰۲)، شکل آب (گیرمو دل تورو، ۲۰۱۷)، جاسمین غمگین (وودی آلن، ۲۰۱۳)، اسپنسر (پابلو لارایین، ۲۰۲۱) و فیلمهای پدینگتن برای سینمادوستان شناخته شده است بازیگر فوقالعادهای است که میتواند نقش شخصیتهایی را بازی کند که در سختترین و حتی دور از انتظارترین موقعیتها نیز همدلیبرانگیز هستند.
چیزهایی در فیلم هستند که به داستان اضافه میشوند اما واقعا چیزی را اضافه نمیکنند. لورا در تشییع جنازه پدر اندی و پایپر، مخفیانه کمی از موهای پدر را قیچی میکند تا احتمالا از آن به عنوان ابزاری برای جادوی سیاه مورد نظرش بهره ببرد اما در نهایت با اطمینان نمیتوانیم بگوییم که برای چه کاری برداشته میشود یا کارش چه معنایی میتواند داشته باشد.
استخر خالی خانه لورا هم بیشتر کارکردی استعاری پیدا میکند. فیلم پر شده است از میمها و توتمهایی مرتبط با جادوگری شوم داستان که ما هرگز شاهد رمزگشاییشان نیستیم. تصاویر ویاچاسگونه از فرقهای مخوف هم آنقدر پریشانکننده هستند که شما بخواهید بیشتر دربارهشان بدانید. پس چرا اینقدر غیرصریح هستند؟ به هر حال این شیوه فیلیپوها به نظر میرسد نوعی رویکرد به ژانر وحشت که آن را میتوان چنین توصیف کرد: «مارکی دو ساد در ترکیب با ویدیو موسیقی سوررئالیستی.»
آنچه کمند فیلم به واقعیت به شمار میرود بازیهای استادانه بیلی برت و سورا وونگ است که خواهر و برادر داستان را بهگونه دردناکی آسیبپذیر و واقعی کردهاند. واقعا توجهبرانگیز است دیدن بازیگری مثل برت - با شمایلی رابرت پتینسن گونه - که اینطور ناامنی و ترس را به نمایش میگذارد؛ و وونگ که پیش از این هرگز جلوی دوربین قرار نگرفته بود چنان حضور موثقی دارد که خودش بهتنهایی میتواند صحنهای را پرتنش کند. در واقع این دو هستند که با شخصیتهایی که خلق میکنند باعث میشوند شما چیزی برای توسل و طرفداری داشته باشید؛ و البته که سالی هاوکینز هم هست که فیلم را با ترس و نفرت چشمگیرش و تصویر زنی شرور و اهریمنی مهروموم کند.
مطالعهای ناراحتکننده در باب سوگ
سوگ بیوقفه در سراسر فیلم جریان دارد و با صراحتی مؤثر به نمایش گذاشته میشود. در ابتدای این دومین فیلم بلند برادران استرالیایی، اندی و خواهرش پایپر در حالی پدرشان را پیدا میکنند که کف حمام افتاده است. تصویر جنازه او که در نتیجه زمین خوردن غرق در خون شده با دوشی که آب همچنان از آن جاری است فکر و ذهن این بچهها را به تسخیر خود درمیآورد؛ و مرگ ناگهانی پدر به همان اندازه که دردناک است به شروع زنجیرهای از رویدادهای شوم منجر میشود.
برادران فیلیپو با فیلم اولشان باهام حرف بزن، تجربه احساسی بازیگوشی با احضار ارواح را به تصویر کشیدند. آنها ارتباط با جهان ارواح را به عنوان تفریحی شوقانگیز و اعتیادآور از سوی گروهی نوجوان ترسیم کردند و آن را به عنوان استعارهای برای خطرهای غیرمنتظره ناشی از ملال نوجوانی به کار گرفتند.
شخصیتهای باهام حرف بزن هر چقدر بیشتر با مجسمه نفرینشده یک دست وقت میگذرانند فیلم بیشتر به حکایتی هراسانگیز از سوگ میان یک دختر و مادر مردهاش بدل میشد… و حالا برادران فیلیپو که با فیلم قبلیشان خود را به عنوان استعدادهای جدید قلمرو ژانر وحشت معرفی کرده بودند با فیلم او را برگردان، به کاوش در این موضوع پرداختهاند که چطور عزاداری میتواند حال و روز فردی را دگرگون کند؛ و او را به رفتارهایی وادارد که نهفقط نامفهوم هستند بلکه تصورشان هم غیرممکن به نظر میرسد. فیلم در بهترین حالت به عنوان مطالعهای ناراحتکننده در باب سوگ عمل میکند.
برادران فیلیپو که روی فیلمنامهای با همکاری بیل هینزمن کار کردهاند کمتر به همنشینی خیر و شر علاقه نشان دادهاند و بیشتر پیرامون انگیزههایی کنجکاوند که آدمها را به سوی شرارت سوق میدهند. فیلیپوها دوباره با اِما بورتیگنِن - هنرمند طراح صدا - همکاری کردهاند تا فضای ترسآلود فیلمشان را ارتقا ببخشند و البته که با گروههای چهرهپردازی و جلوههای ویژه فوقالعادهای کار کردهاند تا صحنههای متمایز و دلخراش این فیلم ترسناک زیرژانر تن را استادانه خلق کنند.