انتقاد صریح مسیح مهاجری از حضور کاظم صدیقی در تریبون نماز جمعه؛ برای نظام اسلامی خسران است

«جای تأسف است که جایگاه امامت جمعه دچار ضعف شدید شد و منبر و بلندگوی خطبه جمعه که باید در اختیار پاکترین و بیشائبهترین افراد باشد در بعضی موارد به افرادی سپرده شد که از این ویژگیها بیبهرهاند. این وضعیت برای کشور و نظام جمهوری اسلامی، خسران محسوب میشود و مردمی که به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وفادارند نمیتوانند با این وضعیت کنار بیایند.»
مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، در یادداشتی به انتقاد صریح از حضور کاظم صدیقی در تریبون نماز جمعه پرداخته است.
او در این زمینه نوشت: درست یک روز بعد از سالروز ایراد پرشکوهترین و مردمیترین خطبه نمازجمعه تهران که آیتالله هاشمی رفسنجانی در آن بهترین راهحلها را برای مشکلات کشور ارائه کرده بود حالا امسال بلندگوی منبر خطبه جمعه در برابر کسی قرار گرفت که بخش عمده افکار عمومی خواستار کنار گذاشتن او از امامت جمعه است.
این، بیاعتنائی به خواست مردم نوعی لجبازی با مردم و اصرار بر حمایت از کسی است که ویژگیهای لازم برای قرار گرفتن در جایگاه امام جمعه را ندارد.
روز جمعه ۲۶ تیر ۱۳۸۸ آیتالله هاشمی رفسنجانی خطبه نمازجمعه تهران را به منشوری برای حفاظت از اسلامیت و جمهوریت نظام جمهوری اسلامی تبدیل و طرحی ارائه کرد که اگر اجرا میشد علاوه بر ریشهکن شدن التهابات ناشی از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ مسیری برای تعامل حکمرانان با مردم در پیش گرفته میشد که جامعه ما به مشکلات امروز در هیچیک از زمینههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اخلاقی مبتلا نمیشد.
او در آن خطبه هشدار داده بود اگر اسلام در این نظام نادیده گرفته شود، به بیراهه خواهیم رفت و اگر جمهوریت نادیده گرفته شود اصلاً قابل تحقق نیست چون هرجا مردم نادیده گرفته شوند و رأی مردم نباشد حکومت اسلامی نیست.
بر مبنای همین سخن کاملاً درست بود که آیتالله هاشمی رفسنجانی در آن نمازجمعه طرحی مبتنی بر رعایت حقوق مردم ارائه داد و زمینه را برای پایان دادن به منازعات و مناقشات ناشی از انتخابات مساعد کرد. انبوه مردمی که آن روز در دانشگاه تهران برای استماع خطبه جمعه آیتالله هاشمی رفسنجانی تجمع کرده بودند با شنیدن سخنان او خوشحال شدند و با رضایتمندی و امیدواری صحنه را ترک کردند.
با اینکه سخنران قبل از خطبه آن روز با اشغال بیش از اندازه وقت و گفتن مطالبی که با روح خطبه جمعه در تضاد است تلاش کرده بود خطیب جمعه را در تنگنا قرار دهد تا نتواند مطالب اساسی خود را مطرح کند، آیتالله هاشمی رفسنجانی بدون اعتنا به این فشار برنامهریزی شده تمام نکات مورد نظر خود را مطرح و تلاش کرد مدیریت جامعه را در مسیری قرار دهد که مردم شاهد تحولی مثبت در حکمرانی باشند و نظام جمهوری اسلامی بتواند با دو بال اسلامیت و جمهوریت، رضایت، سعادت، رفاه و حقوق مشروع مردم را تأمین کند.
افسوس که به طرح مورد نظر آیتالله هاشمی رفسنجانی هرگز مجال تحقق داده نشد و حتی خود او نیز بعد از آن خطبه پرمحتوا، مردمی، اسلامی و انقلابی هرگز مجالی برای قرار گرفتن در جایگاه امامت جمعه پیدا نکرد.
این، آخرین خطبه جمعه نزدیکترین یار امام خمینی بود و از ۲۶ تیر سال ۱۳۸۸ تا ۱۹ دیماه ۱۳۹۵ که با مرگی مشکوک از دنیا رفت، مردم از خطبههای پرصلابت، پرمحتوا و واقعبینانه او محروم بودند. این محرومیت، بیش از آنکه ظلم به هاشمی رفسنجانی باشد، ظلم بزرگی به مردم و کشور بود که به تفکر اعتدالی نیاز مبرم داشتند ولی متأسفانه این سرمایه ارزشمند از آنها سلب شد.
تأسف بالاتر اینست که جایگاه امامت جمعه دچار ضعف شدید شد و منبر و بلندگوی خطبه جمعه که باید در اختیار پاکترین و بیشائبهترین افراد باشد در بعضی موارد به افرادی سپرده شد که از این ویژگیها بیبهرهاند. این وضعیت برای کشور و نظام جمهوری اسلامی، خسران محسوب میشود و مردمی که به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وفادارند نمیتوانند با این وضعیت کنار بیایند. با نمازجمعه رفتاری شده که کارکرد مذهبی و سیاسی آن به حداقل رسیده و همچنان رو به افول است در حالی که همه موظفیم این نهاد مردمی را تقویت کنیم. در حکمرانی ما امروز ضعیفترینها جای قویترینها را گرفتهاند و این مهمترین عامل استحاله یک حکومت است که هشدار آن را امیرالمؤمنین علیهالسلام ۱۴۰۰ سال قبل دادند.